نكات تفسيري جزء بيست و هشتم قرآن مجيد
إِذَا جَاءكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿۱﴾منافقون
مهمترين نشانه منافق اينست كه ظاهر و باطنش دوگانه است موكدا اظهار ايمان مي كند در حاليكه در دلش مطلقاً اثري از ايمان نيست منافقين به نبوت پيامبر خبر ميدهند اما به آن اعتقادي ندارند.
يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۴﴾ سوره ملك
منكرين معاد ميگويند چگونه ممكن است موجودات متلاشي شده دوباره زنده شوند و از آنها حسابكشي شود با اينكه بعضي از اعمال و حوادث و صفات ظاهرند و بعضي پنهاني بعضي به چشم ميآيند و بعضي از ديده پنهاند .
خدا آنچه را كه در آسمانها و زمين است مي داند
او به همه اعمال انسان چه پنهاني و چه آشكارا آگاه است
حتي از عقايد باطني و نيتها نيز مطلع است و آن اسراري را كه خود انسانها نيز به آن توجه ندارند از علم خدا بيرون نيست آيا با اين وضع معاد نشدني است و با چنين احاطه علمي خدا انسان مي تواند هر كاري بكند؟
يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۹﴾ سوره تغابن
تعبير روز تغابن مي فهماند، در روزي كه همه مردم در قيامت جمع مي شوند تا مورد داوري قرار گيرند همه احساس ميكنند كه مغبون شدهاند كفار به اين دليل كه متوجه ميشوند در معاملهشان سود اندك مادي بدست آوردهاند و مومنان به اين جهت كه چرا براي جلب بيشتر پاداشهاي الهي عمل صالح بيشتري نكردند. به احتمال ديگر اهل بهشت اهل آتش را مغبون ميكنند چون منازل آنها را در بهشت صاحب مي شوند به هر حال فوز عظيم در گروي ايمان و عمل صالح است و با شعار به دست نميآيد.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَن لَّا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿۱۲﴾ ممتحنه
حكم بيعت زنان مومنه به رسول خدا را معين مي كند:
ترك هر شرك و بت پرستي
ترك سرقت از شوهران
ترك زنا چون در جاهليت انحراف از جاده عفت شايع بود
عدم قتل اولاد خواه به صورت سقط جنين و خواه زنده به گور كردن
ترك بهتان و افترا چون فرزندان مشكوك و حرام زاده را به شوهر نسبت مي دادند.
عدم سرپيچي از دستورات سازنده رسول خدا چون آنچه كه او در جامعه اسلامي باب ميكند عملي است معروف و پسنديده.
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۱۸﴾ حشر
دو دستور به مومنين مي دهد:
امر به تقوي مي كند يعني انجام واجبات و ترك محرمات و اين تقواي عمل است.
امر به نظر كردن در اعمال ميكند كه آدمي براي فردايش چه ميفرستد و اين معني تقواي عمل است و مربوط به تقواي محاسبه است.
رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَن دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَبَارًا ﴿۲۸﴾ نوح
نوح در پايان براي چند نفر طلب آمرزش مي كند
براي خودش مبادا قصور و ترك اولايي از او سرزده باشد
براي پدر و مادرش به عنوان قدرداني از آنها
براي تمام افرادي كه به او ايمان آوردند و همراه او سواركشتي شدند.
تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱﴾ ملك
هر موجودي اگر به اندازه ظرفيتش داراي قدرت است هم خودش و هم قدرتش در قبضه قدرت الهي است، به طوري كه خدا به هر نحوي كه بخواهد ميتواند در آن تصرف كند و قدرتش نيز محدود به هيچ حد و نهايتي نيست.
قُلْ هُوَ الَّذِي أَنشَأَكُمْ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ ﴿۲۳﴾ ملك
خدا تمام ابزار لازم براي آگاهي به علوم نقلي و عقلي را در اختيار انسان قرار داد اما كمتر كسي سپاس اين همه نعمت را بجا ميآورد زيرا شكر به معناي استفاده از هر نعمت جهت هدفي است كه براي آن آفريده شده است .