مدرسه علمیه حضرت خدیجه (علیهاالسلام) تهران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اخبار پژوهشی

                                                                                         

حوزه علمیه حضرت خدیجه (س) در راستای پژوهشهای سالانه خود, بیش از سه سال است که همت خود را روی نهج البلاغه گماشته است و هرساله از طریق پژوهش گروهی از آفتاب علوی , همه اعصار,نهج البلاغه این کلام خالق و فراتر از کلام مخلوق بهره ها برده اند.لذا به حول و قوه الهی در سال 91توانستیم همایش اخلاق عملی در آیینه کلام علوی را برگزار نمود و اندکی به معرفت خویش بیفزاییم.
در سال 93 نیز همایش صدق در آیینه کلام علوی را برگزار و الحمدلله علاوه بر برگزاری همایش , با برگزاری کارگاهها و نشستهای مختلف در این زمینه نیز توانستیم از دریای بیکران نهج البلاغه و کلام حضرت,اندک بهره ای ببریم.گردهمایی محقین نهج البلاغه به طور ویژه و جستجوی صدق در کلام حضرت (نهج البلاغه)جهت تدوین فرهنگ نامه موضوعی صدق در نهج البلاغه نیز یکی از بهترین بهره ها بود که استفاده کردیم.
برگزاری کلاس های نهج البلاغه و مروری بر خطه غراء و نامه 31 نهج البلاغه از دیگر کارهایی است که در طول سال و هر هفته صورت گرفت.
در استمرار این پژوهش سالانه گروهی, امسال نیز برانیم تادر حرکتی فراگیر برای هر پایه یک موضوع کلی و برای هریک از طلاب یک موضوع اختصاصی در حوزه {حقوق فردی و اجتماعی} تعیین شد.تا همه طلبه ها در تلاش قلبی , معرفتی , در چشمه سار کلام مولا در منابع موجود جستجو کنندو یافته های مرواریدی خود را از دریای بیکران عشق و اندیشه , اول آویزه ی گوش خود نمود و سپس در قالب تعدادی فیش و تدوین یک مقاله به دیگران هدیه ای ارزشمند را به ارمغان ببرند.

با کاروان کربلا- دوم محرم

27 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

‌دوم محرم؛ کاروان امام حسین(ع) وارد کربلا می‌شوند
بنابر آنچه که مشهور است در روز دوم محرم سال 61هجری قمری حضرت اباعبدالله الحسین (ع) با اهل بیت و اصحابشان وارد کربلای معلی شدند.

وقایع برجسته رخ داده در صحرای کربلا در روز دوم محرم در ادامه می‌آید:

1- ورود امام حسین (ع) به کربلا

زمانی که کاروان سید الشهدا (ع)، به صحرای کربلا رسید، اسب آن حضرت حرکت نکرد. امام(ع) پرسیدند: “نام این زمین چیست؟”

گفتند: «غاضریه».

نام دیگرش را پرسیدند…

گفتند:«شاطی الفرات».

فرمودند: اسم دیگری هم دارد؟

گفتند:«کربلا» هم می‌گویند…

در این هنگام حضرت آهی از دل کشیدند و گریه شدیدی کردند و فرمودند:

“به خدا قسم زمین کربلا همین است. به خدا اینجا مردان ما را می‌کشند، بخدا قسم اینجا زنان و کودکان ما را به اسیری می‌برند، به خدا قسم اینجا پرده حرمت ما دریده می‌شود. ای جوانمردان، فرود آیید که محل قبرهای ما اینجاست…".

2- نامه امام حسین(ع) برای اهل کوفه

در این روز امام حسین(ع) برای بزرگان کوفه نامه‌ای نوشتند و آن را به “قیس بن مسهر صیداوی” دادند که به کوفه برساند. مامورین در بین راه قیس را گرفتند و پس از آنکه او بر ضد یزید و ابن زیاد سخن گفت، او را به شهادت رساندند.

هنگامی که خبر شهادت قیس به امام حسین (ع) رسید آن حضرت گریستند و فرمودند:

“اللهم اجعل لنا و لشیعتنا عندک منزلا کریما، و اجمع بیننا و بینهم فی مستقر من رحمتک انک علی کل شی‌ء قدیر".

“خداوندا، برای ما و شیعیان ما در نزد خود پایگاه والایی قرار ده و ما را با آنان در جوار رحمت خود مستقر ساز که تو بر انجام هر کاری قادری".

 1 نظر

با کاروان کربلا

27 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

رخدادها و اعمال شب و روز اول محرم
ماه محرّم، ماه غم و اندوه اهل بیت (علیهم‌السلام) و شیعیان آن‌هاست و ماه شهادت و یادآوری دلاوری‌ها و شجاعت‌ها و ایثارهای سیدالشهدا امام حسین(ع) و یاران با وفای او در کربلاست.

در حدیثی از امام علی بن موسی الرّضا(ع) آمده است: «هنگامی که ماه محرم فرا می‌رسید، کسی پدرم را خندان نمی‌دید و همواره محزون و غمگین بود تا روز دهم یعنی روز عاشورا؛ آن روز روزِ مصیبت و حزن و اندوه و گریه پدرم بود و می‌فرمود امروز روزی است که حسین(ع) شهید شده است».

 ماه محرم، ماه حماسه و ماتم است و سزاوار است همه ارادتمندان اهل بیت (علیهم السلام) با تشکیل مجالس سوگواری، هرچه باشکوه‌تر در تعظیم این شعائر بکوشند و خطبای گرامی فلسفه شهادت آن بزرگواران و آثار مهم آن را برای بقای اسلام و تشیع، شرح دهند و مخصوصاً جوانان و نوجوانان خود را با این مراسم آشنا کنند و در انجام این مراسم از آنچه که مایه وهن مذهب در نظر دوست و دشمن می‌شود، جدا بپرهیزند و توجه داشته باشند که عاشورا و مراسم حسینی است که اسلام را زنده نگه داشته است و هر سال خون تازه‌ای در رگ‌های اسلام جاری می‌سازد و تا مراسم حسینی، پرشور، پر شعور و پرشکوه برپاست، آسیبی به اسلام نخواهد رسید.

اعمال مخصوص این ماه به همراه برخی از وقایع آن می‌آید:

اول محرم

آغاز سال هجری قمری است، گرچه هجرت در ماه ربیع‌الاول صورت گرفت، ولی به مناسبت آغاز سال، سزاوار است همه مؤمنان به یاد حادثه عظیم هجرت و آثار مهم آن در تاریخ اسلام و فداکاری‌های مولای متّقیان علی(ع) در لیلة‌المبیت باشند.

 نظر دهید »

مرگ در نهج البلاغه- جلسه سوم

24 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

معاد در همه موجودات وجود دارد و انسان که هدف آفرینش و اشرف مخلوقات است این مسیر را با تناسب وجود خودش طی می کند. همه انسانها طالب کمال هستند اما گاهی کمال واقعی تشخیص داده نمی شود و این است که عده ای مقصد را درست تشخیص می دهند و به کمال می رسند و عده ای دیگر به بیراهه می رسند.
مرگ فاصله گذر انسان از این عالم به عالم دیگر است. کلیت مرگ این است که همه نفوس چشنده مرگ هستند و گویا جانی است که عصاره ی عمر انسان است و دم مرگ باید همه ی آن را بچشد و کسی که جام مرگ را می نوشد در واقع مرگ را برای همیشه می میراند و به بی مرگی و حیات ابدی می رسد. مرگ در حقیقت پا نهادن به دنیای دیگری است. انسان نمی میرد، آنچه می میرد جسم مادی اوست که از بین می رود و حقیقتش تازه حیات می یابد. بزرگان برگرفته از قرآن، حیات را سه مقطع کرده اند. دنیا، برزخ و قیامت؛ که در واقع همان آخرت است که از برزخ تا قیامت شروع می شود .
چون انسان باید به سوی ابدیت و کمال برود باید قابلیت حرکت به برزخ و مرگ جسمانی را داشته باشد این تحولات باید با مرگ انجام شود .

ادامه »

صفحات: 1· 2

 1 نظر

شب های پیشاور 16

24 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

نظر اهل تسنن و استدلال آنها به آيه قرآن براي اثبات حقانيت خلافت خلفاء اربعه
اهل تسنن با تمسك و استناد به آيه شريفه :"والذين آمنوا اشداء علي الكفار رحماء بينهم تراهم ركعاً وسجداً …سيما هم وجوههم من اثر السجود” . اينطور نتيجه ميگيرند كه «الذين معهم» ابوبكر است و «اشداء علي الكفار» عمر است و «رحماء بينهم» عثمان است و «سيماهم وجوههم من اثر السجود» منظور علي (ع) است پس اين چهارتن مورد تأ ييد خداوند متعال هستند .
پاسخ سلطان الواعظين در رد صحت استدلال اهل تسنن به اين آيه شريفه .
1- اولاًهيچ يك از مفسرين خودتان از جمله طبري كه تفسير كبير را نوشته است چنين تفسيري از اين آيه شريفه ننموده اند بنابراين ،اين حرف تفسير به راي بوده وعذاب دارد .
2- ثانياًاز نظر ادبياتي و تركيبي نيز اين تفسير درست در نمي آيد زيرا تركيب اين آيه از دو حال خارج نيست الف - يا محمد مبتداست و رسول الله عطف بيان والذين معه عطف بر محمد ، اشداء خبر آن است و بقيه نيز خبر است . كه در اين صورت مي شود محمد ، ابوبكر و عمر وعثمان و علي ميباشد . ب- اگر والذين معه مبتدا باشد و اشداء خبر آن و بقيه نيز خبر آن باشد ، معناي اين آيه اين ميشود كه ابوبكر و عمر وعثمان وعلي است و بديهي است كه هر طلبه تازه كاري نيز ميداند كه اين معنا اصلاً معقول ودرست نيست .
-اساساً بايد بين كلمات در اين آيه حتماًيك واو فاصله ميشد تا تعدد را برساند ولي اينگونه نشده است و همه مفسرين اين كلماترا صفت همه مومنان ميدانند .

 نظر دهید »

24 آبان بزرگداشت علامه طباطبایی

24 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

علامه سیدمحمدحسین طباطبایی
مهر خوبان دل و دين از همه بي پروا برد……. رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زيبا برد
علامه سيدمحمدحسين طباطبايي در سال 1281 در روستاي شادآباد تبريز متولد شد. در پنج سالگي، آغوش گرم و مهربان مادر را از دست داد و چهار سال بعد سايه اميدبخش پدر را .
به مدت شش سال ، پس از آموزش قرآن - که در روش درسي آن روزها ، قبل از هر چيز تدريس مي شد آثاري چون گلستان ، بوستان ، نصاب الصبيان ، انوار سهيلي ، تاريخ عجم ، منشات امير نظام ، و ارشادالحساب را به همراه پدرش ، سيدمحمد حسن ، در مکتبخانه زير نظر «شيخ علي سرائي» فرا گرفت و علاوه بر آموختن ادبيات ، به آموزش خوش نويسي نزد «ميرزا علينقي خطاط» پرداخت.
سپس در سال 1297به مدرسه «طالبيه» تبريز وارد شد و تحصيل در رشته هاي علوم ديني (ادبيات عرب ، علوم عقلي ، نقلي ، فقه و اصول) را آغاز کرد. او با «عنايت خدايي» ، نوعي شيفتگي و بي تابي نسبت به تحصيل کمال در وجودش حس مي کرد و هرگز نسبت به تعليم و تفکر ، احساس خستگي و دلسردي نداشت. زشت و زيباي جهان را فراموش کرد و بساط معاشرت با غير اهل علم را به کلي برچيده بود.
همين اشتياق به تحصيل علم باعث شد تا در سال 1304 به شهر «نجف اشرف» مهاجرت کند و در مدت يازده سال ، مدارج بالاي علمي و عرفاني را نزد اساتيد برجسته اي هم چون : آيت ا… محمدحسين اصفهاني ، آيت ا… ناييني ، آيت ا… سيدابوالحسن اصفهاني ، آيت ا… حجت کوه کمري ، آقا سيدحسين بادکوبي ، آقا سيدابوالقاسم خوانساري و حاج ميرزاعلي آقا قاضي طي نمايد.
او از محضر اين بزرگان ، در رشته هاي فلسفه ، رياضيات ، علم رجال ، عرفان و حکمت عملي ، خوشه ها چيد. ده سال بعد ، به دليل تنگناهاي مالي به زادگاهش بازگشت و تا سال 1324 به کشاورزي پرداخت. علامه از اين دوران به «دوران خسارت» ياد مي کند ؛ چرا که از تدريس و تفکر علمي بازمانده بود و پيوسته در يک شکنجه دروني به سر مي برد.
در بهار سال 1325 رهسپار شهر قم شد و تا پايان عمر به فعاليت هاي علمي و پژوهشي خود تداوم بخشيد. علامه طباطبايي که دکتر علي شريعتي ، او را «نماينده تاريخ و تمدن عظيم و گنجينه اي گرانبها از افکار فلسفي ، نبوغ هاي انساني و معنويت هاي اخلاقي و احساس ها و زيبايي هاي شگفت عرفاني و هنري و ادبي » مي داند ضمن تربيت شاگردان شايسته و بااستعدادي نظير علامه مرتضي مطهري ، آيت ا… سيدمحمد بهشتي ، آيت ا… ابراهيم اميني ، آيت ا… موسي صدر ، آيت ا… جعفر سبحاني ، علامه سيدمحمدحسين حسيني تهراني ، آيت ا… جوادي آملي ، آيت ا… حسن زاده آملي ، سيد عزالدين زنجاني و . . . ، خالق آثار علمي جاودانه اي در حوزه «دين شناسي» (تفسير ، فلسفه ، کلام و . . . ) شد.
بي ترديد بزرگ ترين اثر علامه ، تفسير جاودانه او يعني «تفسير الميزان» است. وي پايه گذار روش نوين در تفسير قرآن گرديد.؛ يعني : «تفسير قرآن به قرآن». او قرآن را به وسيله قرآن تفسير مي کرد و با تدبري که خود قرآن به آن دعوت کرده است ، معني هر آيه اي را با آيات ديگر آن روشن مي کرد. نگارش «تفسيرالميزان» از سال 1333 شروع شد و در شب قدر سال 1350به پايان رسيد. علامه در نگارش الميزان به بيش از 180 منبع تفسيري ، روايي ، لغوي ، تاريخي ، علمي و . . . مراجعه کرد. اين اثر، نخست در بيست جلد به زبان عربي چاپ شد و سپس به وسيله عده اي از فضلا و علماي قم در چهل جلد و توسط حجت الاسلام محمدباقر موسوي همداني در 20 جلد ، به زبان فارسي ترجمه گرديد.
علامه در علوم عقلي و فلسفي ، صاحب نظريات بکر و خلاق بود و به تعبير علامه مرتضي مطهري ، شايد لازم باشد يک قرن بگذرد تا فلاسفه جهان به کنه نظريات فلسفي او پي ببرند.
اسامي برخي از کتاب هاي علامه طباطبايي عبارتند از : شيعه در اسلام ، روابط اجتماعي در اسلام ، عقايد و دستورهاي ديني ، بررسي هاي اسلامي ، آموزش دين ، قرآن در اسلام ، سنن النبي (ص) ، معنويت تشيع ، علي و فلسفه الهي و . . .
روح آسماني علامه در 89 سالگي در صبح يک شنبه 24 آبان 1360 به ملکوت اعلي پيوست. پيکر پاک اين عالم رباني در مسجد بالاي سر حرم حضرت معصومه (س) در شهر قم به خاک سپرده شد.
در اينجا تلاش شده است که گزيده اي از خاطره هاي زندگي علامه طباطبايي به نقل از نزديکان و شاگردانش ارائه شود ؛ تا شايد ذره اي از لطايف اخلاقي ، انديشه هاي عميق و ظرايف معنوي آن مرد آسماني روشن شود.

ادامه »

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

سالروز رحلت آخوند خراسانی

16 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

پدری که 50 سال پس از مرگ دست دخترش را گرفت

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، امروز سالروز رحلت بزرگمردی از تبار عالمان شیعه است که رابطه دین با سیاست را به عمل ثابت کرد و در عصر مشروطیت چون نگینی در آسمان اجتهاد درخشید، او کسی نیست جز «ملامحمد کاظم خراسانی» معروف به آخوند خراسانی که در 21 ذی‌الحجه سال 1329 هجری قمری در نجف اشرف به ملکوت اعلی پیوست.

در ادامه به گوشه‌ای از زندگی این عالم مجاهد اشاره می‌شود:

*ماجرای خانه آخوند خراسانی و گله فرزندش

آخوند به تمیزى سر و وضع و لباس اهمیت فراوانى مى‌داد، همراه سه فرزند که همگى آنها متأهل بودند، در یک خانه زندگى مى‌کرد. این چهار خانواده، چهار اتاق داشتند، روزى یکى از پسرانش از تنگى جا به پدر شکایت کرد، پدر گفت: اگر قرار باشد که خانه‌هاى این شهر را بین نیازمندان بخش کنند، به ما بیش از این نمى‌رسد.

*مرجعی که چهل سال گوشت نخورد

ایشان می‌فرمود: «چهل سال است نه گوشت خورده‌ام و نه آرزوی خوردن گوشت داشتم، تنها خوراک من، فکر بود و به این زندگی راضی و قانع بودم، هیچ‌گاه نشد سخنی یاد کنم که گمان کنند از زندگی خود ناراضی هستم، پولی برای خرید یک شمع به من دادند، ولی من در تاریکی می‌گذرانیدم و آن پول را به فقیرتر از خودم می‌دادم، سی سال تمام، تنها خورش من، داغی و گرمی نان بود.

* پیراهنی که شیخ انصاری به شاگردش بخشید

روزی، هنگامی که مجلس درس شیخ انصاری به پایان رسید، استاد به آخوند خراسانی نگاه کرد و گفت: آخوند، می‌بینم خیلی مؤدب می‌نشینی! او سر به زیر افکند و عبای خود را بیش‌تر روی سینه‌اش کشید، شیخ دریافت پیراهن تن شاگردش نیست و قبای خود را پیش آورده تا گردن خود را بپوشاند و معلوم نشود که پیراهن به تن ندارد، زیرا تنها چیزی که داشت و می‌توانست بگوید مالک آن هست، یک قبای پاره، یک عبای کهنه و یک جفت کفش بود که آن هم ته نداشت و با زحمت پای خود را بالاتر می‌گرفت و به رویه کفش می‌چسباند تا پایش بر زمین کشیده و کثیف نشود تا آن جا که روزی، مجبور شد سه بار پای خود را بشوید.

یکی از طلاب، که گوشه مدرسه نشسته بود، او را دید، دلش به حالش سوخت و کفش مندرسی به او داد، در این وقت، گویی دنیا را به آخوند خراسانی داده‌اند.

آن روز هم، شیخ پس از مجلس درس از برهنگی شاگردش آگاه شد و فهمید که پیراهن به تن ندارد، امر کرد پیراهنی به آخوند دهند.

*ماجرای پدری که 50 سال بعد از مرگ دست دخترش را می‌گیرد

هنگامی که پس از پنجاه سال، قبر آخوند خراسانی را شکافتند تا دخترش را کنارش به خاک بسپارند، دیوار قبر آخوند فرو ریخت؛ مردم با تعجب دیدند که جسد آخوند پس از آن همه مدت به هیچ وجه متلاشی نشده و حتی صورت و محاسن او اصلاً تغییر نکرده بود.

یکی از شاهدان می‌گفت: عجیب آنکه وقتی دست آخوند را گرفتم و روی دست دخترش گذاشتم، دست شیخ مانند کسی که به خواب رفته باشد، حرکت کرد و همه حاضران سخت متعجب شده بودند، زیرا وضع کفن و صورت، به گونه‌ای بود که گویا آخوند را لحظاتی پیش به خاک سپرده‌اند.

منبع: «داستان‌های علمای شیعه» نوشته سیدعلی حسینی قمی

 1 نظر

شب های پیشاور 16

16 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

نظر اهل تسنن و استدلال آنها به آيه قرآن براي اثبات حقانيت خلافت خلفاء اربعه
اهل تسنن با تمسك و استناد به آيه شريفه “والذين آمنوا اشداء علي الكفار رحماء بينهم تراهم ركعاً وسجداً …سيما هم وجوههم من اثر السجود” . اينطور نتيجه ميگيرند كه الذين معهم ابوبكر است و اشداء علي الكفار عمر است و رحماء بينهم عثمان است و سيماهم وجوههم من اثر السجود منظور علي (ع) است پس اين چهارتن مورد تأييد خداوند متعال هستند .
پاسخ سلطان الواعظين در رد صحت استدلال اهل تسنن به اين آيه شريفه .
1- اولاًهيچ يك از مفسرين خودتان از جمله طبري كه تفسير كبير را نوشته است چنين تفسيري از اين آيه شريفه ننموده اند بنابراين ،اين حرف تفسير به راي بوده و عذاب دارد .
2- ثانياً از نظر ادبياتي و تركيبي نيز اين تفسير درست در نمي ايد زيرا تركيب اين آيه از دو حال خارج نيست الف - يا محمد مبتداست و رسول الله عطف بيان والذين معه عطف بر محمد ، اشداء خبر آن است و بقيه نيز خبر است . كه در اين صورت ميشود محمد ، ابوبكر و عمر وعثمان و علي . ب- اگر والذين معه مبتدا باشد و اشداء خبر آن و بقيه نيز خبر آن باشد ، معناي اين آيه اين ميشود كه ابوبكر و عمر وعثمان وعلي است و بديهي است كه هر طلبه تازه كاري نيز ميداند كه اين معنا اصلاً معقول ودرست نيست .
-اساساً بايد بين كلمات در اين آيه حتماًيك واو فاصله ميشد تا تعدد را برساند ولي اينگونه نشده است و همه مفسرين اين كلمات را صفت همه مومنان مي دانند .

 نظر دهید »

سرزمین زیبای رنگ، آب و نمک

15 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

از کنار این دریاچه‌ها که عبور کنی شاید صحنه عجیبی به نظر نرسد اما از بالا که به آن‌ها نگاه کنی تصاویری بی‌نظیر از دریاچه های رنگی نمکین چشم نوازی می‌کند.
 گزارش سرویس خواندنی‌های خبرگزاری فارس،‌ تصاویر زیر مربوط به دریاچه های مصنوعی اطراف سانفرانسیسکو است که برای برداشت نمک از آن‌ها استفاده می‌شود، تبخیر آب و ایجاد بلور های نمک، جلبک‌ها و سایر ارگانیزم ها باعث پدید آمدن چنین رنگ‌ها و مناظر زیبایی می‌شود.

رنگ دریاچه های با غلظت نمک پایین و متوسط سبز و صورتی رنگ است و هر چه غلظت نمک بیشتر باشد رنگ آب به قرمزی بیشتر می‌زند، همچنین بارش باران هم و وضعیت آب هوایی بر رنگ این دریاچه‌ها تأثیر دارد.

 1 نظر

آیا هر کسی می تواند به معراج برود؟

14 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

خبرگزاری فارس: خداوند متعال، نماز را برای مسلمانان واجب کرد تا بتوانند با انجام آن و تدبر در اسرار و رموز آن روح و جان خویش را در معرفتی حقیقی سیراب کنند و به نسبت تکامل معرفت خویش به مقامات بندگی و عبودیت دست یابند.

به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس به نقل از تبیان، با بیان خصوصیات و ویژگی‌های معراج پیامبر (ص) این سؤال مطرح می‌شود که آیا امکان تحقق معراج برای سایر مردم نیز وجود دارد یا خیر؟ آیا عقلاً می‌توان بقیه انسان‌ها را نیز برای این سفر عظیم لایق دانست یا خیر؟

براساس آنچه از تحلیل علل چهارگانه معراج به دست آمد، معلوم شد که مشیت الهی است که پیامبر (ص) را از مکه به سوی بیت المقدس و از آنجا تا ملکوت آسمان‌ها سیر می‌دهد.

امّا آنچه از اهمیت خاصی برخوردار بوده، آن است که مشیت الهی به خاطر آن در مورد پیامبر اکرم (ص) تحقق یافت که وی واجد خصوصیت مهمی بود به نام بندگی و عبد بودن که خود خداوند متعال در قرآن به آن اشاره فرموده است.

بر این اساس برای وقوع معراج در مورد سایر انسان‌ها نیز لازم است بندگی و عبد بودن احراز شود؛ با ترسیم ویژگی‌های عبد بودن معلوم شد که معرفت حقیقی سبب عبودیت عمیق خواهد شد.

حال در این نوشتار می‌کوشیم نشان دهیم چگونه سایر انسان‌ها می‌توانند معرفت یابند و عبد شوند تا بتوانند اولین شرط معراج رفتن را تحقق بخشند؛ و بر این اساس آیا اساساً می‌توانند معراج روند یا خیر راه کاملاً بسته است؟!

*می‌شود معراج رفت!

همان طور که ذکر شد برای معراج رفتن باید عبد و بنده واقعی خداوند شد؛ برای تمرین بندگی و عبد شدن که پیامبر (ص) توانست به آن مرتبه دست یابد، خداوند متعال راهی را برای ما انسان‌های ناقص قرار داده است! راهی که شاید به نظر بسیار ساده و پیش پا افتاده به نظر برسد! راهی که به تکرار در شبانه روز برایمان عادی شده است! آری، خداوند متعال عبادتی را برای بندگان خویش قرار داده است تا با انجام آن به گوهر عبودیت دست یابند.

وسیله‌ای که با آن می‌توانند عبد واقعی شوند و معرفت حقیقی به خداوند متعال کسب کنند تا بتواند شرایط اولیه معراج رفتن را کسب کنند.

*نماز، نردبان ترقی

خداوند متعال صلوة و نماز را برای مسلمانان واجب کرد تا بتوانند با انجام آن و تدبر در اسرار و رموز آن روح و جان خویش را در معرفتی حقیقی سیراب کنند و به نسبت تکامل معرفت خویش به مقامات بندگی و عبودیت دست یابند.

نماز وسیله‌ای است مطمئن که می‌تواند سیر عروج انسان به سوی بندگی حقیقی را تضمین کند و چه نیکو فرموده است رسول گرامی اسلام (ص) که الصلوة معراج المؤمن، نماز معراج مؤمن است.

ای بندگان کوچک الهی، شما که نمی‌توانید به معرفت ناب و حقیقی که پیامبر اکرم (ص) بدان رسید برسید و شما که نتوانسته‌اید حقیقت عبودیت را درک کنید، پس تمرین بندگی و معرفت‌یابی را با نماز انجام دهید و بدین وسیله روح خویش را عروج دهید که نماز معراج مؤمن است.

با توجه در مضمون این روایت شریف معلوم می‌شود که نماز ظرفیت بسیار بالایی را داراست که می‌تواند اسرار ملکوت و رموز حیات و خلقت را در اختیار مومنین قرار دهد، همان‌طور که پیامبر (ص) در شب معراج به اسرار ملکوت دست یافت و به میزان سعه روحی و رشد معنوی انسان‌ها، نماز می‌تواند آدمی را به آیات الهی و مشاهده و درک آنها نائل گرداند.

*پس نماز را جدّی بگیریم که معراج رفتن ما آدم‌ها نماز است…

راهی که خداوند متعال به فضل و کرم خویش برای ما خاکیان پای بسته گشوده است تا از لذت درک ملکوت که اعلی و اتم آن را پیامبر (ص) چشیده است، محروم کنیم و گرچه ما به مقام عبودیت پیامبر (ص) نرسیده‌ایم امّا راه باز است تا از معراج و اسرار آن بهره گیریم!

*نماز را جدّی بگیریم!

خلاصه سخن، برای معراج رفتن باید عبد و بنده واقعی خداوند شد؛ نماز وسیله‌ای است مطمئن که می‌تواند سیر عروج انسان به سوی بندگی حقیقی را تضمین و اسرار ملکوت را در اختیار مومنین قرار دهد، پس نماز را جدّی بگیریم که معراج رفتن ما آدم‌ها نماز است.

 2 نظر

دلیل صدای وهم آلود صحرا

14 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

محققان می‌گویند این ابعاد دانه‌های شن و ماسه است که صدای وهم‌آلود صحرا را خلق می‌کند.

به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس به نقل از خبر آنلاین، مارکو پولو صدایی را که امروزه می‌دانیم ناشی از حرکت ذرات شن در تلماسه است، به صدای ارواح پلید تشبیه کرده است؛ اما محققان می‌گویند این صدای وهم‌آلود که گاهی تا چندین کیلومتر دورتر به گوش می‌رسد نتیجه حرکت ذرات ماسه با ابعاد گوناگون است که نمونه‌های متعددی از آنها در گوشه‌وکنار جهان دیده می‌شود و ماسه آوازه‌خوان نام دارند.

به گزارش نشنال جئوگرافیک، این صدای زمزمه نامفهوم نتیجه ریزش ذرات شن یا ماسه بر سطح سرازیر تلماسه‌هاست که بهمنی کوچک از دانه‌های تازه را باعث شده است و در اثر برخوردهای مداوم میان ذراتی با ابعاد متفاوت، صداهای مختلفی را ایجاد می‌کند.

هنوز زمین‌شناسان نمی‌دانند این برخوردها چطور موسیقی عجیبی را که از تلماسه‌ها در دل صحرا شنیده می‌شود ایجاد می‌کند؛ سئوال دیگر این است که چرا تلماسه‌ها صداهای مختلفی ایجاد می‌کنند و چطور ممکن است در یک زمان صدای نت‌های متفاوتی توسط ذرات شن و ماسه تولید شود؟

3 تن از بیوفیزیک‌دانان پاریسی می‌گویند پاسخ این سؤال‌ها را می‌دانند؛ آنها معتقدند این اندازه دانه‌های شن است که نت‌ها و صدای عجیبی که از تلماسه‌ها به گوش می‌رسد را شکل می‌دهد؛ البته هنوز نمی‌دانند چرا اندازه ذرات شن و ماسه تعیین‌کننده است و چطور می‌تواند در ترکیب صداها مؤثر باشد.

آنها برای یافتن پاسخ ابتدا به صحرای مراکش و سپس به عمان سفر کردند و دیدند هنگام ریزش بهمن‌های کوچک از سرازیری تلماسه با 2 صدای کاملاً متفاوت مواجه می‌شوند؛ با اینکه به نظر می‌رسید تلماسه‌ها در صحرای مراکش دائما دارند با صدایی در محدوده 105 هرتز به زمزمه خود ادامه می‌دهند، تلماسه‌های کشور عمان با صدای بم عجیبی که از 9 نوت گوناگون تشکیل شده بود و در محدوده 90 تا 150 هرتز قرار داشت، آواز می‌خواندند.

این محققان پس از اینکه منشأ صدا را شناختند، چمدان‌هایشان را بستند تا به پاریس برگردند؛ اما 50 کیلوگرم از شن‌های صحرای مراکش و 100 کیلوگرم از شن‌های صحرای عمان را با خود به آزمایشگاه آوردند؛ آنها برای تجربه دوباره صداهایی که شنیده بودند به همین حجم از شن‌ها نیاز داشتند.

*ریزش بهمن در ابعاد کوچک

اعضای این تیم تلاش کردند با استفاده از شن‌هایی که با خود به آزمایشگاه آورده بودند، بهمن را به صورت مینیاتوری تجربه کرده و سرعت، عمق و آرایش خاکریزهای ایجاد شده را اندازه بگیرند؛ بررسی‌های آنها نشان می‌داد شن‌های مراکشی که نجوایی ثابت داشتند، همگی از ذراتی حدود 160 میکرون تشکیل شده‌اند؛ اما تلماسه‌های پر سروصدای صحرای عمان از ذراتی به قظر 150 تا 300 میکرون ساخته شده است.

زمانی که این پژوهشگران ترکیب متفاوت شن‌های صحرای عمان را الک کردند و از میان آنها بهمنی با ذرات 200 تا 250 میکرون خلق کردند، تنها یک نت شنیده می‌شد؛ در نتیجه این ابعاد ذرات بود که نت‌ها و صداها را تشکیل می‌داد.

آنها هنوز هم نمی‌دانند دقیقاً چه اتفاقی می‌افتد و صداها چطور شکل می‌گیرند؛ اما فرضیه‌ای دارند؛ این 3 محقق احتمال می‌دهند در طول ریزش ذرات شن و ماسه دانه‌ها با حرکت و برخورد با یکدیگر آبشاری از دانه‌های تازه را ایجاد می‌کنند که در حال حرکت و برخورد با یکدیگر هستند؛ دانه‌های ریزتر سریع‌تر حرکت می‌کنند و دانه‌های درشت کندتر مسیر را طی خواهند کرد.

هر برخورد یک شوک و صدایی را ایجاد می‌کند که شنیدن آن غیر ممکن است؛ اما زمانی که میلیون‌ها ذره شروع به برخورد و ایجاد شوک کنند، همهمه گنگی در صحرا می‌پیچد که تا چندین کیلومتر دورتر هم به گوش می‌رسد.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدرسه علمیه حضرت خدیجه (علیهاالسلام) تهران

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • آغاز
  • مناسبت ها
  • معرفي مدرسه
  • پژوهش ساليانه
    • نماز
  • پيام رساني
  • شب های پیشاور
  • مرگ در نهج البلاغه سخنرانی سرکار خانم احمدی
  • خواندنی ها
  • در محضر ٱیت الله بهجت
  • اخبار پژوهشی
  • فعالیتهای پژوهشی
    • مثل و مثل واره هادر نهج البلاغه
      • مثل و مثل واره ها درنهج البلاغه-3
  • عاشوراییان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟


ساعت فلش



پیچک

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس