مرگ در نهج البلاغه- جلسه سوم
حضرت علی(ع) درباره«انا لله و انا الیه راجعون» فرموده اند: اگر خبر مرگ کسی را شنیدید باید این جمله را بگویید و معنی آن چنین است : انا لله یعنی اقرار می کنیم بر خودمان که ما ملک خداییم و در تملک محض حضرت حق هستیم و«انا الیه راجعون» یعنی ما بر خود اقرار داریم که فانی هستیم و رفتنی. اصل واژه مرگ به معنی درگذشتن است و هیچکس فوت نمی کند، در اصل توفی می کند یعنی به تمامی روح را اخذ می کنیم و ماندگارتر می شویم . حضرت می فرمایند: با شناخت مرگ انسان ترسی سازنده در خود بوجود می آورد و وقتی بداند باید از جایگاه فعلی دل بکند و برود باعث خودسازی می شود. دنیای هرکس با مرگ تمام می شود ولی یادتان باشد که با همین دنیاست که آخرت بدست می آید و هر کس کوتاهی کند حسرت زده خواهد بود. به طورکلی سنتهایی بر مرگ هر انسان حاکم است که قانون است و هیچکس نمیتواند از آن مجموعه خارج شود .
در نهج البلاغه با تأسی از قرآن حضرت می فرمایند: بشتابید به امری که عمومی است و برای هر یک از شما مخصوص است . یعنی هر کس مرگی مخصوص به خود دارد و شتاب کنید برای آمادگی مرگ که هیچکس از آن راه فراری ندارد.
نکته دیگر حتمیت مرگ است و برای هر کس مقدر شده است. در قرآن کریم داریم که ما مرگ را بر شما تقدیر کردیم و حضرت می فرمایند: نزول مرگ را بر خود محقق بدانید و در جایی دیگر می فرمایند: مرگ بر پیشانیتان گره خورده است.
نکته سوم پنهان بودن مرگ است که انسان اگر بداند خود را آماده می کند. در قرآن می فرمایند: هیچکس نمی داند که در کدامین سرزمین می میرد.
نکته دیگر از قوانین مرگ اصالت آن است و حضرت می فرمایند: شما برای مرگ آفریده شده اید و انسان بدنیا می آید که برود، اصل مرگ است ، نه بودن در این دنیا و باید به آن دقت کرد و آماده شد.
حضرت به امام حسن مجتبی می فرمایند : این است و جز این نیست که تو برای آخرت و برای رفتن آفریده شده ای ، نه برای دنیا و برای زیستن، پس مقصد آنجاست.
از قوانین دیگر نزدیک بودن مرگ است . مرگ برای همه آنقدر نزدیک است که گویی با او فاصله ای ندارد. حضرت می فرمایند: چشمان مرگ خیره خیره به شما نگاه می کند و هر کس باید مرگ را در یک قدمی خودش بداند . ایشان در نامه ای که به محمدبن ابی بکر ارسال می کنند، یاد آوری مرگ را تداعی می کنند. می فرمایند: چون شما دارید خدمت می کنید، مبادا شیفته جاه ومال و مقام شوید. مرگ در یک قدمی شماست بترسید ای بندگان خدا از نزدیک بودن مرگ و ساز و برگ آن را آماده کنید و توشه بردارید. همچنین در بیان دیگری می فرمایند : گویا چنگالهای مرگ در درون شما فرورفته و عن قریب که در وجود شما فرو رود. به هر حال افراد متفاوتند و برای بعضی بسیار سخت و دشوار است و برای بعضی بسیار ساده و آسان.
سنت دیگر ناگهانی بودن مرگ است . هیچکس خبر ندارد که چه زمانی می میرد. در بسیاری از موارد فرد آمادگی ندارد برای مرگ . حضرت در جایی می فرمایند: که وقتی من چشمم حرکت می کند به یک سو، آیا فرصت دارم که برگردانم به سوی دیگر . بنابراین مرگ ناگهان می آید حضرت در نامه ای به امام حسن مجتبی می فرمایند : ای فرزند عزیزم بسیار به مرگ بیندیش و آنچه که قرار است بعد از مرگ به آن وارد شوی و تاجایی یاد مرگ کن تا وقتی به سراغت آمد توشه هایت را برگرفته باشی و آماده باشی. پسندیده است اتفاقاتی که برای برای دیگران می افتد برای ما عبرت باشد . در ادامه می فرمایند: بشتابید به سوی عمل و بترسید از ناگهان آمدن مرگ ، پس آنچه که از عمر می رود امید به بازگشت آن نیست .
حدیثی از علی بن موسی الرضا
به هر گناهی که دلت می خواهد شتاب می کنی و توبه را به تاخیر می اندازی / در حالیکه مرگ به سراغ اهلش می آید به ناگهان، این نیست عملکرد کسی که عاقل است و دور اندیش .
حدیث امام سجاد
مرگ وسیله پاک سازی است و انسان را از گناهان تصفیه می کند. لحظات احتضار آخرین رنج آنهاست که وبال گردن آنهاست. مرگ کافران را از خوبی هایشان تصفیه می کند چون کافر باید بعد از مرگ به کفر برسد و راحتی در هنگام مرگ آخرین آسایش و ثواب آنهاست .
صفحات: 1· 2