نكات تفسيري جزء ده قرآن
نكات تفسيري جزه دهم قرآن
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ وَاذْكُرُواْ اللّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلَحُونَ ﴿۴۵﴾ انفال دو دستور مهم جنگي را به مومنين مي دهد: هنگامي كه با دشمن روبه رو مي شويد ثابت قدم باشيد يعني ترس شما را فرا نگيرد و آنجايي كه عجله شايسته نيست، شتاب ننماييد. خدا را فراوان ياد كنيد كه ثبات قدم را بيشتر و هوسها را دور مي كند.
وَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَوْلاَكُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ ﴿۴۰﴾ انفال مولي كسي است كه امور انسان را تدبير ميكند و چون تدبير صحيح محتاج علم و حكمت و قدرت ورحمت است، پس خدا بهترين مولي است لذا پيروزي براي شما و شكست براي دشمنان است.
وَيَحْلِفُونَ بِاللّهِ إِنَّهُمْ لَمِنكُمْ وَمَا هُم مِّنكُمْ وَلَكِنَّهُمْ قَوْمٌ يَفْرَقُونَ ﴿۵۶﴾توبه . منافقين يك تفاوت عمده با مومنين دارند لذا نميتوانند جزء آنها باشند. اگر مومنين واقعي در سايه خداترسي و ايمان به خدا داراي آرامش و شهامت هستند، منافق چون تكيه گاه خود را گم كرده و ترسي از خدا ندارد در همه حال و از همه چيز مي ترسد.
وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۷۱﴾ توبه به صفات مومنين اشاره ميكند كه درست مقابل صفات منافقين است: ايشان ولي و ياور يكديگرند به همين دليل هر كدام ديگري را امر بمعروف و نهي از منكر ميكنند و نماز را به پا داشته و زكات ميهند. اگر منافقين فاسق بودند و خارج از فرمان خدا رفتار ميكردند مومنان اطاعت خدا و پيامبرش را ميكنند و خدا نيز آنها را فراموش نكرده و مورد رحمتش قرار ميدهد چون خدا عزيز است و ميتواند رحمتش را شامل حال همه بكند و چون حكيم است پس همان كاري را كه بايد بكند، ميكند لذا آنها مشمول رحمت خدا ميشوند.
يَحْلِفُونَ بِاللّهِ لَكُمْ لِيُرْضُوكُمْ وَاللّهُ وَرَسُولُهُ أَحَقُّ أَن يُرْضُوهُ إِن كَانُواْ مُؤْمِنِينَ ﴿۶۲﴾ توبه از نشانه هاي منافقان آنست كه براي پوشاندن چهره خود بسياري از خلافهاي خود را با توسل به سوگندهاي دروغين انكار ميكنند تا مردم را فريب داده و راضيشان سازند، در حالي كه شايسته تر اين است كه اگر ايمان دارند خدا و رسولش را راضي سازند و در مقام سرپيچي از فرمان خدا و رسولش برنيايند ولي آنها با اعمالشان خدا و پيامبر را بشدت ناراضي مي كنند.
فَلاَ تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلاَ أَوْلاَدُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ لِيُعَذِّبَهُم بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ ﴿۵۵﴾ توبه پس كثرت اموال و اولاد منافقيت باعث سعادتشان نمي گردد بلكه خدا اين نعمتها را به ايشان داده تا به اين وسيله آنها را در زندگي دنيا عذاب كند و جان آنان را در حال كفر بگيرد زيرا كسي كه به دنيا مشغول شد از خدا دورتر و به عذاب روحي نزديكتر مي شود.
ثُمَّ يَتُوبُ اللّهُ مِن بَعْدِ ذَلِكَ عَلَى مَن يَشَاءُ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿۲۷﴾ توبه خدا به طور احتمالي و نه قطعي به مومنين و كفار وعده آمرزش ميدهد تا هم فضيلت خوف از دلشان بيرون نرود و هم صفت اميد از دلشان زايل نگردد و همواره بين دو صفت خوف و رجا بمانند تا آماده تربيت صحيح باشند. اما اينكه توبه شامل مومنين است براي اينست كه آنها به غير خدا تكيه كردند و با فراركردن از ميدان مرتكب معصيت شدند و اگر شامل كفار مي شود براي اينست كه آنها مرتكب خطاي كفر شدند .