مدرسه علمیه حضرت خدیجه (علیهاالسلام) تهران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اخبار پژوهشی

                                                                                         

حوزه علمیه حضرت خدیجه (س) در راستای پژوهشهای سالانه خود, بیش از سه سال است که همت خود را روی نهج البلاغه گماشته است و هرساله از طریق پژوهش گروهی از آفتاب علوی , همه اعصار,نهج البلاغه این کلام خالق و فراتر از کلام مخلوق بهره ها برده اند.لذا به حول و قوه الهی در سال 91توانستیم همایش اخلاق عملی در آیینه کلام علوی را برگزار نمود و اندکی به معرفت خویش بیفزاییم.
در سال 93 نیز همایش صدق در آیینه کلام علوی را برگزار و الحمدلله علاوه بر برگزاری همایش , با برگزاری کارگاهها و نشستهای مختلف در این زمینه نیز توانستیم از دریای بیکران نهج البلاغه و کلام حضرت,اندک بهره ای ببریم.گردهمایی محقین نهج البلاغه به طور ویژه و جستجوی صدق در کلام حضرت (نهج البلاغه)جهت تدوین فرهنگ نامه موضوعی صدق در نهج البلاغه نیز یکی از بهترین بهره ها بود که استفاده کردیم.
برگزاری کلاس های نهج البلاغه و مروری بر خطه غراء و نامه 31 نهج البلاغه از دیگر کارهایی است که در طول سال و هر هفته صورت گرفت.
در استمرار این پژوهش سالانه گروهی, امسال نیز برانیم تادر حرکتی فراگیر برای هر پایه یک موضوع کلی و برای هریک از طلاب یک موضوع اختصاصی در حوزه {حقوق فردی و اجتماعی} تعیین شد.تا همه طلبه ها در تلاش قلبی , معرفتی , در چشمه سار کلام مولا در منابع موجود جستجو کنندو یافته های مرواریدی خود را از دریای بیکران عشق و اندیشه , اول آویزه ی گوش خود نمود و سپس در قالب تعدادی فیش و تدوین یک مقاله به دیگران هدیه ای ارزشمند را به ارمغان ببرند.

شب های پیشاور11

09 مرداد 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

در مورد معنای امام سلطان الواعظین می فرمایند:

 امام يعني پيشوا . به همين دليل است كه مذاهب چهار گانه اهل تسنن به پيشوايانشان امام ميگويند يعني امام شافعي ، امام ابو حنيفه ، امام مالك وامام احمد يعني پيشواياني كه فقيه در دين هستند و شما هنوز هم از آراء اين چهار تن استفاده مي كنيد در حاليكه پس از اينان علمايي آمدند كه به جرأت اعلم از اين چهار تن بودند ولي ما شيعيان در هر عصر از علماء همان عصر تقليد ميكنيم و تقليد از مرده را جايز نمي دانيم . اين عجيب است كه شما شيعه را مرده پرست مي پنداريد در حاليكه خودتان از فتاواي كساني كه بيش از هزار سال پيش از دنيا رفته اند تقليد ميكنيد .
سؤال سطان الواعظین: دليل شما اهل تسنن بر پيروي از فتواي ائمه اربعه تان تا روز قيامت چيست ؟ در حاليكه رسول گرامي اسلام (ص) هيچ دستوري بر پيروي از اين چهار تن نداده است ؟
پاسخ : چون آنان فقيه زاهد وعادل بودند و پيروي از آنان بر ما واجب است .
پاسخ سلطان الواعظين :1-اولاً اين دليل شما توهين به بقيه علماء تا روز قيامت است. ثانياًزماني پیروی
از این افرادواجب ميشود كه نصي ودستوري از پيامبر (ص) بر اين پيروي رسيده باشد ولي ما چنين
نصي نداريم زيرا هر پيامبري بايد وصي پس از خودش را معرفي كند واين در حالي است كه پيامبر
اكرم (ص) در حضور 70 هزار نفر حاجي در غدير خم ،حضرت علي (ع) را به عنوان جانشين خود
وبه منصب امامت وخلافت معرفي نمود و حتي ابوبكر و عمر نيز با علي (ع) بيعت كردند در حاليكه اين
ائمه اربعه شما هيچ كدام پيامبر (ص) را درك نكرده اند حال بگوييد ببينم بيعت با كدام يك از اين دو
اولويت دارد ؟

سؤال : چرا شما شيعيان دائماً ایمه اربعه مارا تخطیه وتكذيب ميكنيد در حاليكه علماء اهل تسنن هميشه آنان را مورد تعظيم و تجليل قرار ميدهند ؟
پاسخ : اصحاب ابو حنيفه و ابن حزم و خيلي هاي ديگر امام مالك و محمد بن ادرس شافعي را دائماً مورد طعن قرار ميدادند .
سؤال : امام شافعي چگونه شخصيتي دارد ؟
پاسخ: او از فقهای مورد احترام ميباشد . امام شافعي ميگويد در اسلام بدتر از ابو حنيفه زائیده نشده است ودر جاي ديگري در كتابهای اصحاب ابو حنيفه نظر كردم وديدم330 ورقه آن مطالب خلاف قرآن و سنت پيامبر(ص) است.

 4 نظر

شب های پیشاور10

02 مرداد 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران


دلايل سلطان الواعظين بر كفر و ارتداد يزيد
1- او شاعري بوده كه اشعار خمريه فراواني را سروده ودر آن اشعار شراب نوشيدن را نوشين و خوب معرفي كرده و معاد را انكار نموده و احكام ديني را خرافات ميپنداشت .
2- اكثر علماء اهل تسنن يزيد را كافر دانسته اند و حتي امام احمد بن حنبل (امام حنابله ) لعن بر يزيد را تجويز نموده است .
3- در احوالات يزيد آمده است كه لباسهاي حرير و زيبا بر تن ميمونهايش مي پوشانيد وگردنبندهاي طلا بر گردنشان آويزان ميكرد وسوار براسبها مينمود و سگهايي داشت كه خودش آنها را شستشو ميداد وبا جام طلا به آنها آب ميداد و نيم خورده سگها را ميخورد و دائماً شراب مينوشيد و مست بود وبه رعيتهايش ظلم فراوان ميكرد به اندازه اي كه فرعون رعيت داريش بهتر از يزيد بود .
4- در زمان حكومت او لعن بر علي (ع) باب شد و خانه خدا را آتش زده و خراب شد و مردم مدينه را قتل عام نمود و فسق وفجور فراواني اتفاق افتاد .
قتل عام مردم مدينه : يزيد مردم مدينه را به دليل شكستن بيعت با او و لعن علني بريزيد در سال 63 هجري قتل عام كرد و مدتش سه شبانه روز بود و 700 هزار نفر از رجال و 10 هزار نفر از مردم عادي مسلمان كشته شدند . زنان هتك حرمت شدندبه طوري كه پس از قتل عام مدينه هزار زن بدون اينكه شوهري داشته باشند فرزند به دنيا آ وردند و اموال مردم نيز به غارت رفت . آيا اين همه جرم وجنايت براي محكوم كردن يزيد كم است ؟

 نظر دهید »

شب های پیشاور9

19 تیر 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

اشكال : همينكه شما شيعيان از امامان ميخواهيد كه واسطه فيض الهي شده تا حاجاتتان براورده شود نيز حرام و شرك است .
پاسخ : اگر به مجرد اينكه كسي از كسي ديگر كاري بخواهد انجام دهد مشرك محسوب ميشود بنابراين هيچ موحدي در روي كره خاكي يافت نمي شود . مثلا” در خود قرآن آمده است كه حضرت سليمان از درباريانش خواست تا تخت ملكه سبا را به قصرش بياورند و يا در طول زندگي چون انسانها اجتماعي آفريده شده اند همه به يكديگر كمك مي كنند زيرا همه كارها را بلد نيستند و بايد كسي كه در كاري مهارت دارد آن كار را براي ديگران انجام دهد . بنابراين اگر ما در مشكلاتمان ميگوييم مثلا” اي امام زمان كمكمان كن منظورمان واسطه شدن آن حضرت در درگاه الهي است و در واقع همه اميد ما به خداوند است . ما در دعاي توسل نيز خداوند را به آبرومندان درگاهش قسم مي دهيم كه حاجتمان را برآورده كند نه اينكه از ائمه (ع) بخواهيم .
اشكال :چرا مستقيما” از خداوند حاجاتتان را نمي خواهيد ؟
پاسخ :1- خداوند در آيه 35  سوره مائده ميفرمايد : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ منظور ازاين وسيله همين اولياء حق مي باشند كه قدرت شفاعت را دارند و درنزد خداوند آبرويي دارند . 2- حديث شريف ثقلين نيز مويد اين مطلب مي باشد كه براي هدايت و نجات بايد توسل به قرآن و اهل بيت (ع) كرد . و اين در حاليست كه حديث ثقلين متواتر است و حتي راويان متعصب اهل تسنن نيز آن را نقل كرده اند. 3- از طرف ديگر عمر خليفه دوم بارها در مواقعي كه دچار مشكل مي شد متوسل به اهل بيت (ع) مي گرديد تا نتيجه بگيرد . ابن حجر مكي نقل مي كند در سال 17 هجري كه خشكسالي بود مردم از عمر خواستند تا طلب باران كند و او هرچه كرد نتوانست تا اينكه ابن عباس را فرستاد دنبال خانواده حضرت علي (ع) و ايشان و حسنين و بني هاشم آمدند واهل بيت دست به دعا برداشتند و ابرها حركت كردند وباران باريد پس اگر توسل به اهل بيت حرام است كه خليفه و رئيس مذهب شما اين كارها را انجام داد ه است. 4- يكي ديگر ازدلايل توسل ما به اهل بيت (ع) حديث شريف سفينه مي باشد که تقریبامتواتر است وبیش از صد نفر از اكابر علماء اهل تسنن آن را در كتب معتبر اهل تسنن نقل كرده اند از جمله مسلم بن احمد بن حنبل و امام شافعي كه پيامبر اكرم (ص) فرمودند : اِ نّما مثل اهل بيتي فيكم كمثل سفينه نوح من رکبها نجا و من تخلف عنها هلك .

 1 نظر

شب های پیشاور8

10 تیر 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

اشكال سلطان الواعظين به اهل تسنن : و آن اينكه شما اهل تسنن معتقديد خداوند جسم دارد و اين كفر است .
پاسخ : چطور علي مي گويد من نديدم چيزي را مگر اينكه قبل از آن  خدا را ديدم ؟
پاسخ سلطان الواعظين : شما روايت را كامل نقل نكرديد ، روزي يكي از دانشمندان يهودي از امام علي (ع) پرسيد آيا پروردگارت را زماني كه عبادتش مي كني مي بيني ؟ امام (ع) فرمود من خدايي راكه نمي بينم عبادت نمي كنم . يهودي پرسيد چگونه خدايت را مي بيني ؟  امام (ع) فرمود چشمهاي سر او را نمي بيند بلكه او را با چشم قلب و نور ايمان مي بينم پس معلوم مي شود كه منظور امام (ع) از ديدن خداوند ديدن با قلب است ولي اهل تسنن معتقدند كه خداوند را مي شود با چشم سر ديد و اين به معناي محدوديت و نقص خداوند است و كفر مي باشد .
اشكال : چرا شيعيان هيچ گاه حاجات خود را از خداوند نمي خواهند بلكه هميشه به امامان رو كرده و حاجات خود را از آنان مي خواهند ؟ اين خودش عين شرك و حرام است .
پاسخ : شرك به اعتباري تقسيم مي شود به  1- شرك جلي مانند بت پرستي .-2- شرك خفي مانند توكل به غير خدا . ولي به اعتباري ديگر شرك تقسيم مي شود به  1- شرك در ذات خداوندي مانند مسيحيان كه پدر و پسر و روح القدس را با هم يك ذات كامل مي دانند و هر يك را بدون ديگري ناقص مي دانند پس به سه خدا معتقدند .  2- شرك در صفات خداوند مانند علم وقدرت و …  قديم و زائد بر ذات خداوند باشند مانند اعتقاد اشعريون كه اين نيز شرك است زيرا صفات خداوند عين ذات اوست و داراي اجزاء نيست . 3- شرك در افعال يعني مخلوقات خداوند را موثر در افعال و تدابير خداوند بدانيم مثلا خداوند بندگانش را خلق كرده و سپس همه امورشان را به دست بتها و يا عوامل طبيعي داده مانند اعتقاد بت پرستان و يا غلات كه به آ نان مفوضه نيز مي گويند و معتقدند كه خداوند پس از خلق انسانها تدبير همه امور حتي خلق بقيه انسانها را به دست امامان داده است.  4- شرك در عبادت يعني انسان در زمان عبادت نيتش توجه به مخلوقات باشد يا نذر كند براي مخلوقات يعني در نيت عبادتش غير خدا را در نظر بگيرد .
اشكال : پس چرا شيعيان نذر براي امامزادگان مي كنند اين هم نوعي شرك است .
پاسخ : يكي از شرايط نذر، جاري كردن صيغه است و در صيغه تا نام خداوند نباشد نذر درست نيست و منعقد نشده است . مثلا” مي گوييم خدايا اگر قبول شدم در فلان امتحان ، هزار تومان در ضريح فلان امامزاده مي اندازم پس ، خدا را در نظر گرفته ايم و قبولي نذر ما ربطي به آن امامزاده ندارد و ما به شكرانه قبولي مان آن پول را در ضريح آن امامزاده مي ريزيم تا خرج آباداني آن جا شود و تنها دليلي كه ما نام امامزادگان را زمان نذر مي بريم مايه گذاشتن از آبروي آنهاست و آنها را واسطه فيض قرار مي دهيم  بنابراين ما مطلقا” از امامزاده چيزي نمي خواهيم و در اين صورت است كه نذر ما درست است و هيچ شركي در كار نيست ولي اگر بگوييم پيغمبر يا امام اگر ما قبول شويم اين قدر پول مي ريزيم داخل ضريحت اين باطل است و شرك و حرام مي باشد . بنابراين شيعه نه شرك جلي ونه خفي ونه شرك در ذات و نه در صفات و نه در افعال ونه اسباب ندارد .

 1 نظر

شب های پیشاور7

23 خرداد 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

چرا در حالي كه خداوند مي فرمايد : إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا، خدا و فرشتگانش بر پيامبر صلوات مى‏فرستند. اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، بر او صلوات فرستيد و سلام كنيد سلامى نيكو؛ شما شيعيان وقتي نام ائمه(ع) را نيز مي بريد بر آنها سلام ودرود مي فرستيد در حاليكه خداوند درودش را فقط مخصوص پيامبر (ص) فرموده نه اهل بيتش .
پاسخ : ما اهل بدعت نيستيم  اولا آيه مذكور درود بر پيامبر (ص) را اثبات كرده ولي درود بر ائمه را نفي نكرده است (اثبات شيء، نفي ما عدا نمي كند ) ثانيا در سوره مباركه صافات آيه 130 آمده است : سَلَامٌ عَلَى آلْ يَاسِينَ  و يا مثلا در آيات ديگر آمده كه : سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ؛ سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ؛ سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ كه اين آيات نيز در سوره مباركه صافات همگي آمده است . پس درود فقط مخصوص رسول اكرم (ص) نيست و از طرف ديگر در هيچ جاي ديگر قرآن سلام بر فرزندان پيامبران ديگر نيامده است به جز فرزندان پيامبر اكرم (ص)، زيرا ياسين يكي از نامهاي پيامبر اكرم (ص) است .
چرا مي گوييد ياسين نام پيامبر است ؟
پاسخ : 5 نام پيامبر اكرم (ص) در قرآن آمده است كه عبارتند از : محمد، احمد، عبد الله، ن ، يس؛ كه البته  “ي"   حرف نداست و فقط   “س” نام آن حضرت است و دليلش نيز اين است كه از ميان حروف الفبا فقط حرف  “س"  است كه ظاهر و باطنش مساوي است . زبر و بينه اش مساوي است ولي بقيه حروف يا زبرشان كم است و يا بينه شان .
معناي زُبُر وبيّنه :
زبر صورت و ظاهر حرف است كه روي كاغذ نوشته مي شود ولي بينه تلفظ حرف است مثلا  “س” وقتي كه روي كاغذ نوشته مي شود يك حرف است  “س".  ولي وقتي خوانده مي شود سه حرف است  س -  ي – ن ولي از نظر عددي آن يك حرف با این سه حرف مساوي مي شود .
يعني عدد “س"  60  است كه زبرش مي باشد و عدد بينه اش كه “ي” و “ن” است نيز روي هم مي شود 60 يعني  “ي"، 10 و “ن” 50  مي باشد .
چرا منظور از آل ياسين اهل بيت پيامبر (ص) است؟
پاسخ : 1. اينكه ما معتقديم منظور از آل ياسين اهل بيت (ع) هستند اولا” به اين دليل است كه در روايات اهل تسنن اين مطلب تاييد شده است به عنوان مثال : ابن عباس مي گويد منظور از آل ياسين اهل بيت پيامبر (ص) هستند. 2. همينطور فخر رازي نيز مي نويسد اهل بيت در 5 چيز با آن حضرت برابري مي كردند: 1. در سلام يعني در قرآن هم سلام بر پيامبر (ص) بيان شده و هم سلام بر اهل بيتشان (سَلَامٌ عَلَى إِلْ يَاسِين). 2. صلوات بر پيامبر(ص) و اهل بيتشان در تشهد نماز 3. در طهارت زيرا طه يعني اي طاهر و در مورد اهل بيت (ع) نيز آيه تطهير نازل شده است. 4. حرام بودن صدقه هم بر پيامبر و هم بر اهل بيتشان (ع) 5. محبت كه پيامبر (ص) مي فرمايند: اي مردم من چيزي از شما نميخواهم مگر دوستي با اهل بيتم را . 3. حتي ابن حجر كه در بين اهل تسنن از افراد متعصب اين مذهب محسوب مي شود از كعب بن عجزه نقل مي كند : به پيامبر(ص) عرض كرديم كه پس از نزول آيه شريفه : إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ…. فهميديم چگونه بر شما سلام كنيم ولي اينكه چگونه به شما صلوات بفرستيم را نمي دانيم پيامبر(ص) فرمود : بگوئيد : اللهم صل علي محمد وآل محمد پس معلوم مي شود كه نه تنها درود بر اهل بيت پيامبر (ص) بدعت نيست، بلكه يك سنت وعبادت است كه خود پيامبر (ص)به آن دستور داده اند .

 4 نظر

شب های پیشاور6

21 خرداد 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

علت تشیع ایرانیان درزمان خلفاء و دیالمه وغازان خان و شاه خدابنده چیست؟
پاسخ: تا اینجا معلوم شد که مذهب شیعه یک مذهب سیاسی نیست، بلکه کسانی که سقیفه را تشکیل دادند کاری سیاسی انجام دادند. تشرف ایرانیان به مذهب شیعه نیز دلیل سیاسی نداشت بلکه اولین دلیلش علاقه ایرانیان به اهل بیت(ع) بود و اما پس از فتح ایران توسط مسلمانان و معاشرت ایرانیان با آنان حقانیت شیعه و بطلان  دین زرتشتی معلوم شد بنابراین  اسلام در ایران جا افتاد و سر سلسله ایرانیان علاقه مند به اسلام، سلمان فارسی بود که به روایتی از پیامبر اسلام(ص) که مورد تایید شیعه و سنی است: سلمان فارسی از اهل بیت است.
همه ایرانیانی که به مدینه می رفتند شیعه می شدند و عمر از این مسئله ناراحت شد و برای ایرانیان محدودیتهایی را قائل گردید و این کار باعث رنجش ایرانیان از عمر شد و از طرف دیگر وقتی ایرانیان در جنگ با مسلمانان شکست خوردند، عمر دستور داد همه زنان اسیر ایرانی را به عنوان کنیز به مسلمانان بدهند ولی علی(ع) مانع این کار شد و شاهزادگان را استثناء کرد که در همان زمان یکی از دختران یزدگرد به نام شاه زنان محمد بن ابوبکر را که دست پرورده حضرت علی(ع) بود به همسری انتخاب کرد و شهربانو نیز حضرت امام حسین (ع) را به همسری  برگزید.
شاه زنان دارای فرزندی شد که بعدها پدربزرگ امام صادق(ع) شد و شهربانو نیز مادر امام سجاد(ع) شد. وقتی این خبر به ایرانیان رسید علاقه آنان به  امام علی (ع) بیشتر شد. اما در زمان دیالمه(آل بویه) مردم در اظهار عقایدشان آزاد بودند و در آن زمان بود که معلوم شد تعداد زیادی از ایرانیان شیعه شده اند. بنابر این تشیع ایرانیان ربطی به صفویان یا آل بویه ندارد و از قبل شیعه شده بودند.
برای تکمیل پاسخ سئوال شما باید بگویم پس از اینکه علامه حلی با دلایل روشنی طی مناظره ای که با قاضی القضاه شافعی که اعلم علما اهل تسنن زمان خودش بود در دربار شاه صفوی داشت و حقانیت شیعه را اثبات کرد شاه صفوی دستور داد پس از700 سال در مساجد و منابر به نام حضرت علی(ع) خطبه بخوانند و همچنین بر روی سکه های رایج آن زمان کلمه شهادتین و ولایت علی(ع) را حک کنند. او علامه حلی را در دربار خود نگه داشت و علامه نیز مدرسه علمیه تاسیس کرد و شاگردان بسیاری در علوم دینی پرورش داد و تبلیغات فراوانی در جهت ترویج تشیع انجام شد. به این ترتیب بود که مذهب تشیع که تا آن زمان به دلیل جهل و یا تقیه مردم در ایران پنهان بود آشکار گردید و مذهب رسمی مردم ایران اعلام گردید. 

 1 نظر

شب های پیشاور5

16 خرداد 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

سوال: شیعه اصلا یک مذهب اسلامی نیست بلکه بدعتی از طرف یهودیان و یک فرقه یهودیست. زیرا یهودیان که به تحریف تاریخ مشهورند و از قدیم الایام به مکر و حیله های فراوانی دست می زدند همین که متوجه شدند نمی توانند قرآن را تحریف کنند شروع به ترویج اسرائیلیات کرده و احادیث و عقاید باطلی را به نام گفتار و سنت پیامبر بین مردم رواج دادند. چند تن از آنان عبارتند از: عبدالله بن سباء صنعایی- کعب الاحبار و وهب بن منیه که عثمان آنان را تعقیب کرد و آنان از ترس به مصرگریخته و حزبی به نام شیعه را تاسیس کردند و جمعی از عوام را گول زدند و پیرو آنان شدند. آنان علی را به جای عثمان خلیفه معرفی کردند و احادیثی جعلی به پیامبر(ص) نسبت دادند که می فرماید من علی را خلیفه خودم قرار دادم.
این حزب قیام کرده و عثمان را کشتند و علی را خلیفه کردند ولی باز هم بنی امیه آنان را سرکوب کرد. در زمان هارون الرشید دوباره شیعه تقویت شد و ایرانیان که دل خوشی از اعراب نداشتند (به دلیل اینکه اعراب سرزمینشان را اشغال کرده بودند) به دنبال بهانه ای بودند تا با نام دین در برابر اعراب قیام کنند پس پیرو مذهب یا حزب شیعه شدند و در دوران صفویه شیعه به عنوان مذهب رسمی ایران اعلام شد. بنابراین شیعه یک مذهب ابداعی و سیاسی توسط یهودیان است و قطعا رسول اکرم(ص) از وجود چنین مذهبی به شدت بیزارند.
پاسخ سلطان الواعظین:

1- اولا عبدالله بن سنا از دید شیعه نیز فردی مذموم است زیرا ضربه های فراوانی به پیکره اسلام زده است.
2-ثانیا باید معنای شیعه روشن شود. فیروزآبادی از علمای اهل تسنن در کتاب قاموس می گوید: شیعه در لغت به معنای پیرو است ولی بعدها به هرکسی که دوستدار علی(ع) و اهل بیت است اطلاق گردید.
3-طبق روایات معتبره درکتابها و تفاسیر اهل تسنن شیعه به معنای پیرو علی بن ابیطالب  از زمان خود پیامبر است و پیامبر(ص) خودشان پیروان علی(ع) را شیعه نامیدند.
4حافظ ابونعیم اصفهانی که ازعلمای اهل تسنن و معروف به تاج المحدثین می باشد و همه علمای اهل تسنن او را بزرگترین و عالمترین علمای اهل تسنن می دانند در کتاب حلیه الاولیا خود از قول ابن عباس می نویسد: زمانی که آیه98 بینه نازل گردید: أنّ الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیرالبریه جزاوهم عندربهم جنات عدنٍ تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ابداً رضی الله عنهم و رضوا عنه. رسول اکرم(ص) به علی(ع) فرمود: منظور از خیرالبریه تو و شیعیانت هستید و خداوند در روز قیامت از تو و یارانت راضیست. و همینطور در روایات فراوان دیگری ازعلمای اهل تسنن آمده است که خود پیامبر(ص) در زمان حیاتشان پیروان علی (ع) را شیعه و اهل بهشت نامیدند.
5-رازی از علمای اهل تسنن در کتابش آورده است: در زمان خود پیامبر به چهار تن از اصحاب خاص رسول اکرم(ص) یعنی ابوذر سلمان مقداد و عمار شیعه اطلاق می شد.
6-از طرف دیگر شما عمل اصحاب رسول خدا(ص) راحجت می دانید و بین اهل تسنن مشهور است که رسول خدا(ص) می فرمایند: اصحاب من مانند ستارگانند به هرکدام اقتدا کنید هدایت می شوید. این درحالیست که ابوالغداء یکی از روات اهل تسنن در کتاب تاریخش نوشته که این چهار تن از اصحاب رسول خدا بودند که روز سقیفه با ابوبکر بیعت نکردند پس چرا عمل اینان را حجت نمی دانید؟ این درحالیست که ما شیعیان از این چهار تن پیروی کرده و با ابوبکر بیعت نکردیم پس ما از هدایت شدگانیم نه شما و مذهب شیعه مذهب منحرفی نیست.
7-ترمذی و انس بن مالک از قول رسول اکرم(ص) روایت کرده اند: بهشت مشتاق سه نفراست علی عمار و سلمان. و یا در روایت دیگری از آن حضرت آمده است: خداوند امر کرد مرا به دوستی با چهار نفر و اینکه خداوند نیز آنان را دوست دارد و آنها علی ابوذر مقداد و سلمان هستند.


ادامه دارد…

 1 نظر

شب های پیشاور4

08 خرداد 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

چراقبرعلی(ع)به مدت 150سال مخفی بود؟

پاسخ: به این دلیل که آن حضرت در زمان معاویه به شهادت رسید و بیم آن می رفت که نبش قبرکرده به وجود مقدس ایشان بی احترامی شود کما اینکه سالها پس از شهادت حضرت علی(ع) زید بن علی بن الحسین که انسانی زاهد بود به دلیل ظلمی که به اهل بیت(ع) شده بود به مبارزه با دستگاه بنی امیه پرداخت و یوسف بن عمرثقفی حاکم کوفه او را به شهادت رساند. فرزندش یحیی مخفیانه بدن پدر را در نهری دفن کرد و سپس آب را جاری کرد ولی پس از مدت کوتاهی حاکم کوفه جایش را پیدا کرد و بدنش را بیرون آورد و سرش را از بدنش جدا کرد و برای هشام فرستاد. به دستور هشام بدن زید را درحالی که عریان بود به دار آویختند و 4 سال تمام بدنش بردار بود تا اینکه ولید بن یزید بن عبدالملک دستور داد تا استخوانهایش که بردار بود را آتش زدند و خاکسترش را بر باد دادند. بدن یحیی فرزند زید را نیز که در گرگان فعلی برعلیه بنی امیه قیام کرده بود به دار آویختند و تا 6 سال بالای دار بود تا اینکه ابومسلم خراسانی که بر ضد بنی امیه قیام کرده بود بدنش را در گرگان دفن کرد و هم اکنون قبرش زیارتگاه دوستداران اهل بیت(ع) است.

پدیدارشدن قبر حضرت علی(ع) امام علی (ع)

طبق وصیتی که خودشان کردند شبانه و مخفیانه بدون اینکه علامتی روی قبرشان باشد در نجف دفن شدند و تا زمان هارون الرشید مخفی بود تا اینکه روزی هارون به شکار رفته بود او دید آهوان دسته دسته به بالای تل نجف پناه می برند (نجف به معنای تپه و بلندی است) چند بار این کار را تکرار کردند خلیفه فهمید باید سری در این کار باشد از پیر مردی که در آنجا بود پرسید و او نیز به شرط اینکه خلیفه امانش دهدگفت امام صادق(ع) به او فرموده: قبرجدم امیرالمومنین اینجاست که بزودی آشکار می شود. خلیفه دستور نبش قبر را داد و به لوحی رسید که روی آن با خط سریانی نوشته شده بود: به نام خداوند بخشنده مهربان این قبریست که آن را نوح پیامبر برای علی وصی محمد(ص) 7 سال قبل از طوفان نوح حفر نموده است. هارون نیز دستور داد روی قبر را پوشاندند و پیاده شد و دو رکعت نماز خواند و دستور داد سنگ قبری برای آن حضرت ساختند که به نام تحجیر هارونی معروف گردید. مردم اطلاع یافتند و از نقاط مختلف به زیارت آمدند یکی از آن افراد ابراهیم مجاب بود که از آنجا نیز به زیارت کربلا رفت و در همانجا از دنیا رفت و در جوار قبر امام حسین(ع) درضلع شمال غربی رواق مطهر به خاک سپرده شد. دلیل اختلاف نظر در مورد محل دفن حضرت علی(ع): آن حضرت برای اینکه محل دفنشان مشخص نشود به امام حسن(ع) دستور دادند در چهار جا برایشان قبر درست کنند.

 2 نظر

خبر همایش "اخلاق عملی در آینه کلام علوی"

03 خرداد 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

سی و یک اردیبهشت در تالار ایوان شمس همایشی با عنوان “اخلاق عملی در آینه کلام علوی” توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه(سلام الله علیها) با همکاری سازمان زیباسازی شهر تهران، معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران، بنیاد نهج البلاغه برگزار شد.

سرکار خانم فضایلی دبیر همایش اخلاق عملی در آینه کلام علوی و مدیریت مدرسه علمیه حضرت خدیجه(سلام الله علیها) ضمن خیر مقدم به میهمانان فرمودند: نياز به الگو و رهنمود هاي نجات بخش در دنياي امروز هر روز بيشتر مي شود زيرا پيچيدگي ها و زمينه هاي نا هنجار رفتار فردي و اجتماعي با يك حركت صعودي رو به فزوني و افزايش است و اين مطلب جامعه شناسان و متوليان جوامع بشري را به تكاپو و تحقيق و تلاشي براي دستيابي به راه حل هاي متفات وادار كرده است  آنچه وظيفه حوزويان را سخت تر و سنگين‌تر مي‌كند اين است كه چه بايد كرد؟ و چگونه در عرصه هاي مختلف زندگي فردي، ‌اجتماعي الگو سازي كرده و در مصاديق جزئي رفتار‌هاي فردي و اجتماعي براي آرام سازي و مناسب سازي محيط زندگي، از كلام معصومين بهره گرفته و هنجارها در يك زندگي متعادل را عنوان كنند.

 

نهج البلاغه کلام امیر مومنان سرچشمه معارف الهی و حکمت نورانی است که پرتو آن سراسر عالم را فراگرفته و پس از قرآن و احادیث پیامبر در درجه نخست اهمیت قرار دارد.


سپس ایشان فرمودند: با تامل در مقالات و تحقیقاتی پژوهشی که با رویکرد اخلاقی در حوزه خطب و نامه ها و حکمت های این کتاب شریف تهیه و انجام گرفته است بسیاری از مولفه های شهروندی که محققان و اندیشمندان اجتماعی در تئوری های جدید خود مطرح کرده اند به خوبی مشهود است. بطور مثال تدبیر و منطق، نشاط و رضایتمندی، رعایت فرهنگ اجتماعی و قانون مداری.
و آنچه در دنیای امروز جامعه شناسان به عنوان توانایی های ضروری مورد توجه و آموزش قرار می دهد که عبارتند از:
1-توانايي در برخورد منطقي و سنجيده در جهت حل و فصل رضايت بخش معضلات و دشواري ها
2-توانايي در كار كردن با ديگران به صورت همكاري و پذيرفتن مسؤليت هاي اجتماعي خويش
3-توانايي درك وتفاهم وتحمل تفاوت هاي فرهنگي
4-توانايي تفكر انتقادي در سامان بخشي وسازندگي
5-توانايي حل تعارضات خود با ديگران با روش هاي مسالمت آميز
همه از مواردی است که در توصیه های کلام مولی متقیان ظهور دارد.
لذا بر آن شديم تا با انتخاب موضوع اخلاق عملي در كلام علوي زمينه هاي بهره مندي از نهج البلاغه را بيشتر فراهم آوريم. هیات علمی اين همايش از تاريخ شهريور ماه 90 با حضور اساتيد و مسؤلين حوزه تشكيل و محورها و برنامه هاي همايش تنظيم گرديد و تلاش های فراوانی در این زمینه صورت گرفت.
سپس ایشان با اشاره به فعالیت های مقدماتی انجام گرفته برای همایش عنوان کردند طی فراخوان اعلام شده به سرتاسر ایران تعداد 82 اثر پژوهشی؛ 16 اثر ادبی، 11 اثر هنری، 12 خلاقیت فردی، 38 وبلاگ و در مجموع به دبیرخانه همایش ارسال گردید.
در ادامه حجت الاسلام والمسلمین میثم امرودی قائم مقام معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران بیانات خود را بدین شرح فرمودند: رفتار علوی و نهج البلاغه جامع‌ترین، کاربردی‌ترین و علمی‌ترین منشور اخلاق شهروندی است و باید در تمام شئونات اجتماعی مدنظر قرار گیرد.
ایشان ضمن بیان این مطلب افزود: امروز مشکلات و معضلات اجتماعی و اخلاقی بیش از هر زمان دیگری نیازمان به پیروی از رفتار و منش علوی را گوشزد می‌کند. تبعیت از کلام و رفتار امیرالمومنین(ع)  جامعه‌ای را خواهد ساخت که ناظر بر اخلاق اجتماعی و حقوق شهروندی است.
وی گفت: اخلاق و جامعه دو رکن اساسی در فرمایشات امیرالمومنین به شمار می آید و در حوزه اخلاق شهروندی بیشترین تاکید را بر جنبه

اجتماعی رفتار دارند.



حجت  الاسلام و المسلمین امرودی ادامه داد: مدیریت فرهنگی شهر در تلاش است تا خصوصیات و ویژگی‌های دین مبین اسلام و فرد مسلمان را در شهر و رفتار و اخلاق شهروندان نمایان باشد به نحوی که افراد بیگانه با فرهنگ و زبان فارسی بتوانند به محض ورود به شهر و برخورد با شهروندان همچنین نظاره رفتار آنها به جاری و ساری بودن اخلاق و نظم در قواعد اجتماعی یقین پیدا کند.
قائم مقام معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران تصریح کرد: متاسفانه نقش رسانه‌های گروهی به ویژه صدا و سیما در نهادینه کردن فرهنگ شهروندی فراموش شده که این موضوع  فرهنگ سازی در این حوزه را با مشکل مواجه کرده است.
وی ادامه داد: دستاوردهای این همایش در حوزه‌های حقوق، تکالیف و رفتارهای شهروندی مدون و در سیاستگذاری‌ها و تصمیم‌گیری های فرهنگی مدنظر قرار گیرد.
در ادامه همایش تعدادی از مقالات برگزیده در بخش عمومی و سه مقاله برتر در بخش تخصصی ارائه شد.


جناب آقای دکتر دلشاد تهرانی یکی دیگر از سخنرانان همایش در مورد جایگاه اخلاق در نهج البلاغه صحبت فرمودند: مضمون سخنان امیرمومنان در خطبه 192 بر این نکته اشاره دارد که اگر قرار باشد در همه عرصه های زندگی اعم از سیاسی، حکومتی، اقتصادی و روابط اجتماعی بر یک چیز بایستیم و به هیچ وجه از آن عدول نکنیم، آن خط قرمز اخلاق است. ایشان در ادامه فرمودند حضرت علی(علیه السلام) چنان زندگی کرد که هرگز ناراست نگفت و هیچ خطایی در کردارش نبود.

در حاشیه همایش نمایشگاهی از آثار برتر پژوهشی، هنری، ادبی و خلاقیت توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه(س)، بنیاد نهج البلاغه، بخش نهج البلاغه دانشگاه پیام نور، و مرکز تحقیقات نور، انتشارات دریا (تالیفات دکتر دلشاد تهرانی) به نمایش گذاشته شد.
دو کارگاه بعداز ظهر برگزار شد که کارگاه جلوه های هنری توسط اساتید برجسته ای چون دکتر شهیدی و دکتر ملایری و استاد قریشی و کارگاه کاربردهای پژوهشی توسط دکتر دلشاد تهرانی با محوریت پژوهش در نهج البلاغه با حضور محققین نهج البلاغه برگزار شد.

 2 نظر

شب های پیشاور 3

16 اسفند 1390 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

نواب:جناب داعی چطور شد شما که از ذریه پیامبر و حجازی و هاشمی نسب هستید به ایران که مرکز مجوس هست مهاجرت کردید؟
پاسخ: اولین مهاجر از اجداد ما به ایران حضرت سید امیر محمد عابد فرزند امام موسی کاظم(ع)که کاتب قرآن بوده است می باشد که از درآمد این کار بردگان زیادی را خریداری نمود و آزاد کرد و مزار شریفش در شیراز می باشد. البته ایشان به قصد شیراز مهاجرت ننمودند بلکه برای دیدار برادر بزرگوارشان امام رضا(ع) در آخر قرن دوم هجری با امامزاده شاه چراغ(امیراحمد) و جمع دیگری از برادران و عموزادگان به سمت طوس حرکت کردند و مجبور بودند از طریق عراق و جنوب ایران وارد ایران شوند که در این راه نیز جمع کثیری از دوستداران امام(ع) به آنان ملحق شدندکه حدود 5ا هزار نفر زن و مرد شدند. وقتی هارون خبر رسیدن چنین کاروان بزرگی را شنید از ترس اینکه مبادا پایه های حکومتش توسط شیعیان به خطر بیفتد قتلغ خان حاکم شیراز را که مردی قوی و مقتدر بود را همراه40 هزار سرباز فرستاد تا آنها را برگرداندکه شاه چراغ فرمود ما فقط برای دیدن امام و با اجازه خلیفه آمده ایم ولی حاکم شیراز اجازه عبور نداد وکاروان زیارتی امام نیز راضی به بازگشت نشدند. بنابراین حاکم شیراز به آنها حمله کرد و شایع نمود که امام(ع) از دنیا رفته است. به همین دلیل تعداد زیادی از افراد این کاروان پراکنده شدند ولی امام زادگان شبانه  با لباس مبدل به طرف شیراز به راه افتادند و جناب شاه چراغ فرمود پراکنده شوید و هرکدام از راهی بروید و ظاهرا دلیل اینکه در جای جای ایران امامزادگان فراوانی وجود دارد همین قضیه است. به هرحال جناب سید امیر احمد(شاه چراغ) و سید امیر محمد و سید علاء الدین وارد شیراز شده و از یکدیگر جدا شده و هرکدام درگوشه ای از شهرشروع به عبادت وگذران زندگی کردند . جناب شاه چراغ که پس از امام رضا(ع) در بین فرزندان امام موسی کاظم (ع)در زهد و تقوا سرآمد بود و از در آمد باغی که پدر بزرگوارشان به ایشان هدیه داده بودند در طول عمر شریفشان هزار برده خریداری و در راه خدا آزاد کردند ولی به هر حال یک سال بعد از ورودشان به شیراز و سکونت در منزل یکی از دوستداران  اهل بیت خبر اقامتشان در آن جا به گوش حکومتیان رسید و ایشان را به شهادت رساندند .طی یک جنگ تن به تن که در طی جنگ شاه چراغ در خانه ای مقداری استراحت و تجدید قوا نموده ودوباره به جنگ ادامه می دادند در یکی از این لحظات استراحت از پشت شمشیری بر فرقشان وارد شد و از طرف دیگر عده ای مشغول خراب کردن خانه بودند و خانه خراب شد و بدن مبارکشان زیر توده ای از آوار ماند و چون مردم شیراز عمدتا از مخالفین بودند آن خانه را همانطور خرابه گذاشتند ماند و حتی تبدیل به زباله دان شد تا اینکه در قرن 7 هجری که پادشاهی فارس به ابوبکر بن مظفرالدین شاه  رسید که پادشاهی عادل و صالح بود وعلما و روحانیون را طی 36سال سلطنتش اکرام می نمود و در تبلیغ دین اسلام و عمران و آبادی میل و سعی بسیاری داشت دستور داد آن خانه را که وسط شهر شیراز به صورت زباله دانی شده بود تبدیل به عمارت بزرگی کنند. در حین کارعمله ها بدنی تازه با فرق شکافته در آوار دیدند. پس از وارسیهای بسیار و با توجه به انگشتری که در دست شاه چراغ بود و روی آن نوشته شده بود العزة لله احمدبن موسی. مردم سینه به سینه ماجرای ایشان را نقل و شنیده بودند معلوم شد که جسد شاه چراغ است که پس از حدود400سال بدون هیچ گونه تغییری مانده بود که در همان زمان وزیر اعظم دستور داد تا بارگاهی برای آن حضرت درست کنند و قبری کندند و باحضور علما ایشان را به خاک سپردند و پس از آن نیز بانوی خیری که مادر شاه بود به نام تاشی خاتون بارگاه آن حضرت را توسعه بخشید و تعمیر نمود و روستای میمند را که در18کیلومتری شیراز است را وقف آن بارگاه مبارک نمود.(گلاب میمند در جهان معروف است). سیدعلاالدین برادر سید احمد نیز در گوشه دیگری از شهر شیراز اقامت کرده و مشغول زندگی وعبادت بودند که اتفاقا در جوار باغی بوده که متعلق به حاکم شیراز بود. روزی حاکم شیراز برای گردش به باغش رفته بودکه متوجه حضورآن حضرت شد و ایشان را همانطورکه قرآن در دستشان بود به شهادت رساند و در همانجا دفنشان کرد. سالها بعد در زمان دولت صفویه درآن باغ ساختمانی می ساختند که جسد خون آلود آن حضرت را پیدا کردند و پی به هویتشان بردند. باز در همانجا ایشان را دفن نموده و بارگاهی برایشان ساختند. پس از مدتی میرزا علی مدنی از مدینه به زیارت ایشان آمد و املاک و باغهای زیادی را خریداری کرد و برای آن حضرت وقف نمود و بارگاهش را وسعت بخشید.
شاه چراغ دارای دختر عفیفه ای بود ولی سیدعلاالدین ظاهرا فرزندی نداشته است. سید امیر محمد عابد نیز در گوشه دیگری از شیراز به سربرد تا به مرگ طبیعی از دنیا رفت. یکی از فرزندانش سیدابراهیم مجاب است و این لقب را به دلیل زهد فراوانش که باعث شد در بیداری جواب سلام حضرت علی(ع)را بشنود به اوداده اند. اوپس از فوت پدربزرگوارش جهت زیارت حضرت علی(ع)که درآن زمان قبر مطهرشان مشخص شده بود عازم نجف شد.

 6 نظر
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدرسه علمیه حضرت خدیجه (علیهاالسلام) تهران

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • آغاز
  • مناسبت ها
  • معرفي مدرسه
  • پژوهش ساليانه
    • نماز
  • پيام رساني
  • شب های پیشاور
  • مرگ در نهج البلاغه سخنرانی سرکار خانم احمدی
  • خواندنی ها
  • در محضر ٱیت الله بهجت
  • اخبار پژوهشی
  • فعالیتهای پژوهشی
    • مثل و مثل واره هادر نهج البلاغه
      • مثل و مثل واره ها درنهج البلاغه-3
  • عاشوراییان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟


ساعت فلش



پیچک

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس