شب های پیشاور8
اشكال سلطان الواعظين به اهل تسنن : و آن اينكه شما اهل تسنن معتقديد خداوند جسم دارد و اين كفر است .
پاسخ : چطور علي مي گويد من نديدم چيزي را مگر اينكه قبل از آن خدا را ديدم ؟
پاسخ سلطان الواعظين : شما روايت را كامل نقل نكرديد ، روزي يكي از دانشمندان يهودي از امام علي (ع) پرسيد آيا پروردگارت را زماني كه عبادتش مي كني مي بيني ؟ امام (ع) فرمود من خدايي راكه نمي بينم عبادت نمي كنم . يهودي پرسيد چگونه خدايت را مي بيني ؟ امام (ع) فرمود چشمهاي سر او را نمي بيند بلكه او را با چشم قلب و نور ايمان مي بينم پس معلوم مي شود كه منظور امام (ع) از ديدن خداوند ديدن با قلب است ولي اهل تسنن معتقدند كه خداوند را مي شود با چشم سر ديد و اين به معناي محدوديت و نقص خداوند است و كفر مي باشد .
اشكال : چرا شيعيان هيچ گاه حاجات خود را از خداوند نمي خواهند بلكه هميشه به امامان رو كرده و حاجات خود را از آنان مي خواهند ؟ اين خودش عين شرك و حرام است .
پاسخ : شرك به اعتباري تقسيم مي شود به 1- شرك جلي مانند بت پرستي .-2- شرك خفي مانند توكل به غير خدا . ولي به اعتباري ديگر شرك تقسيم مي شود به 1- شرك در ذات خداوندي مانند مسيحيان كه پدر و پسر و روح القدس را با هم يك ذات كامل مي دانند و هر يك را بدون ديگري ناقص مي دانند پس به سه خدا معتقدند . 2- شرك در صفات خداوند مانند علم وقدرت و … قديم و زائد بر ذات خداوند باشند مانند اعتقاد اشعريون كه اين نيز شرك است زيرا صفات خداوند عين ذات اوست و داراي اجزاء نيست . 3- شرك در افعال يعني مخلوقات خداوند را موثر در افعال و تدابير خداوند بدانيم مثلا خداوند بندگانش را خلق كرده و سپس همه امورشان را به دست بتها و يا عوامل طبيعي داده مانند اعتقاد بت پرستان و يا غلات كه به آ نان مفوضه نيز مي گويند و معتقدند كه خداوند پس از خلق انسانها تدبير همه امور حتي خلق بقيه انسانها را به دست امامان داده است. 4- شرك در عبادت يعني انسان در زمان عبادت نيتش توجه به مخلوقات باشد يا نذر كند براي مخلوقات يعني در نيت عبادتش غير خدا را در نظر بگيرد .
اشكال : پس چرا شيعيان نذر براي امامزادگان مي كنند اين هم نوعي شرك است .
پاسخ : يكي از شرايط نذر، جاري كردن صيغه است و در صيغه تا نام خداوند نباشد نذر درست نيست و منعقد نشده است . مثلا” مي گوييم خدايا اگر قبول شدم در فلان امتحان ، هزار تومان در ضريح فلان امامزاده مي اندازم پس ، خدا را در نظر گرفته ايم و قبولي نذر ما ربطي به آن امامزاده ندارد و ما به شكرانه قبولي مان آن پول را در ضريح آن امامزاده مي ريزيم تا خرج آباداني آن جا شود و تنها دليلي كه ما نام امامزادگان را زمان نذر مي بريم مايه گذاشتن از آبروي آنهاست و آنها را واسطه فيض قرار مي دهيم بنابراين ما مطلقا” از امامزاده چيزي نمي خواهيم و در اين صورت است كه نذر ما درست است و هيچ شركي در كار نيست ولي اگر بگوييم پيغمبر يا امام اگر ما قبول شويم اين قدر پول مي ريزيم داخل ضريحت اين باطل است و شرك و حرام مي باشد . بنابراين شيعه نه شرك جلي ونه خفي ونه شرك در ذات و نه در صفات و نه در افعال ونه اسباب ندارد .