مدرسه علمیه حضرت خدیجه (علیهاالسلام) تهران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اخبار پژوهشی

                                                                                         

حوزه علمیه حضرت خدیجه (س) در راستای پژوهشهای سالانه خود, بیش از سه سال است که همت خود را روی نهج البلاغه گماشته است و هرساله از طریق پژوهش گروهی از آفتاب علوی , همه اعصار,نهج البلاغه این کلام خالق و فراتر از کلام مخلوق بهره ها برده اند.لذا به حول و قوه الهی در سال 91توانستیم همایش اخلاق عملی در آیینه کلام علوی را برگزار نمود و اندکی به معرفت خویش بیفزاییم.
در سال 93 نیز همایش صدق در آیینه کلام علوی را برگزار و الحمدلله علاوه بر برگزاری همایش , با برگزاری کارگاهها و نشستهای مختلف در این زمینه نیز توانستیم از دریای بیکران نهج البلاغه و کلام حضرت,اندک بهره ای ببریم.گردهمایی محقین نهج البلاغه به طور ویژه و جستجوی صدق در کلام حضرت (نهج البلاغه)جهت تدوین فرهنگ نامه موضوعی صدق در نهج البلاغه نیز یکی از بهترین بهره ها بود که استفاده کردیم.
برگزاری کلاس های نهج البلاغه و مروری بر خطه غراء و نامه 31 نهج البلاغه از دیگر کارهایی است که در طول سال و هر هفته صورت گرفت.
در استمرار این پژوهش سالانه گروهی, امسال نیز برانیم تادر حرکتی فراگیر برای هر پایه یک موضوع کلی و برای هریک از طلاب یک موضوع اختصاصی در حوزه {حقوق فردی و اجتماعی} تعیین شد.تا همه طلبه ها در تلاش قلبی , معرفتی , در چشمه سار کلام مولا در منابع موجود جستجو کنندو یافته های مرواریدی خود را از دریای بیکران عشق و اندیشه , اول آویزه ی گوش خود نمود و سپس در قالب تعدادی فیش و تدوین یک مقاله به دیگران هدیه ای ارزشمند را به ارمغان ببرند.

مرگ در نهج البلاغه- جلسه دوم

14 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

حالات اطرافیان محتضر


حضرت می فرمایند : فرد در حال احتضار در میان برادران مهربانش و همسر گریانش و مادری که از اندوه او بر سینه می کوبد است و در حال سکراتی است که نمی تواند برای دیگران عکس العملی نشان دهد و در غم و اندوه بسیاری درگیر است و در ناله ای دردناک و حالت انتظاری که بسیار رنج آور است به سر می برد.  این حالت جان دادنی است که او را کشان کشان می برند و باید از این عالم خارج شود.

در پایان حضرت با سوالی عبرت انگیز می فرمایند : آیا این خویشاوندان می توانند مرگ را از او دفع کنند؟ که جواب کاملا روشن است. این سوال نشان می دهد که هر چقدر هم دلبستگی ها ریشه دار باشد در لحظه مرگ فایده ای ندارد و قطعا انسان اگر تا لحظه مرگ توبه نکرده باشد و در حالت اضطرار توبه کند پذیرفته نیست.


بیشتر نگرانی های ما در برزخ است به فرمایش امام صادق شما برای روز قیامت و محشر نگران نباشید بلکه آنچه باید از آن بترسید و نگران باشید عالم برزخ است. امیر مومنان در نهج البلاغه اشاره دارند که تا دم مرگ مهلت دارید و وقتی زمان مرگ فرا برسد دیگر فرصت نیست . هنوز تا زمانی جان به گلوگاه نرسیده فرصت توبه وجود دارد و چون آن زمان بسیار حساس است حال توبه به او دست نخواهد داد و شیطان در آن زمان نقش بسیاری ایفا می کند. این است که باید برای عاقبت بخیری دعا کرد.

حضرت می فرمایند آگاه باشید  که هنوز عمری دارید و هنوز پرونده ها باز است و بساط توبه گسترده است، می شود توبه کرد و حافظ هم به این مطلب اشاره می کند و می گوید:تو را ز کنگره عرش می زنند صفیر….
پیش از آنکه چراغ عمل خاموش شود برای گنهکار و بدکار نیز امید بازگشت هست و اگر فرصت تمام شود و اجل و مدت عمر پایان پیذیرد و اگر در آن زمان به توبه روی بیاورید ممکن است، ایمان بلرزد. چون هنگام مرگ ممکن است انسان تحت تاثیر شیطان قرار گیرد و حتی برای یک نفس بیشتر حضرت می فرمایند از آن ایمان مستمر برای خود پیدا کنید ایمانی که محکم است و ثابت است .

 1 نظر

شب های پیشاور 15

14 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

اشكال : همانطور كه شما احاديثي در رابطه با فضايل علي گفتيد ما نيز احاديثي در بيان فضايل خلفاء‌ مانند ابوبكر داريم.
پاسخ : احاديثي كه شما نقل ميكنيد از زبان امثال ابوهريره است كه از جعّال حديث و منافق ميباشد زيرا در جنگ صفين پشت سر حضرت علي (ع) نماز ميخواند ولي سر سفره معاويه مي نشست و ميگفت غذاي معاويه چربتر است ولي نماز پشت سر علي افضل است و خود علماء‌اهل تسنن نيز معتقدند كه ابو هريره از جعّال حديث ميباشد و ثقه نيست. از طرف ديگر علماء خودتان ميگويند علي مع الحق و الحق مع علي پس حال كسيكه علی را بگذارد و دور معاويه بچرخد چگونه است ؟
حدیث ابوبكر و عمر دو سيد پيران اهل بهشت هستند جعلي ميباشد به دليل:

1- اولاً روايتي از پيامبر (ص) نقل ميشود كه روزي پيرزني نزد آن حضرت نشسته بود كه پيامبر فرمود : پيران وارد بهشت نمي شوند . پيرزن ناراحت شد . پيامبر فرمود ناراحت نباش زيرا همه بهشتيان جوان شده وارد بهشت ميشوند .
2-ثانياً در آيه 36 سوره واقعه آمده است كه بهشتيان جوان ميباشند پس چگونه ميشود كه پيري در بهشت باشد كه حالا ابوبكر وعمر بخواهند سيد آنها باشند .
اين حديث در مقابل حديث شريف حسن و حسين دو سيد جوانان اهل بهشت هستند جعل شده در حاليكه اين حديث شريف مورد تأييد علماء اهل تسنن از جمله امام احمد بن حنبل و خوارزمي نيز ميباشد .
در اثبات اينكه مصداق اهل ذكر در آيه شريفه فاسئلو اهل الذكر ، اهل بيت پيامبر (ص) هستند
1- حضرت علي (ع) فرموده اند : نحن اهل الذكر .

2- در جاي ديگر فرموده اند : سلوني قبل ان تفقدوني

 نظر دهید »

14 آبان روز فرهنگ عمومی

14 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

فرهنگ عمومی چیست؟
اگر روزگاری پیش در عصر کشاورزی، منبع قدرت و حرکت، «زور بدنی و نیروی بازو» بود، و اگر در دوران اولیه صنعتی و مدرن، عامل تعیین‌‌‌‏کننده سرنوشت بشر، «پول و ثروت و قدرت اقتصادی و قدرت نظامی» بود، درجهان کنونی، دیگر نه از زور برای نقش آفرینی بنیادین کاری ساخته است و نه از زر، بلکه آنچه می‌‌‌‏تواند منشأ و پایه تمام تحولات بشری واقع بشود «فرهنگ» است؛

فرهنگ عمومی

1) ویژگیهای فرهنگ:
در بسیاری از تعاریف فرهنگ، ویژگی‌‌‌‏های ذیل دیده می‌‌‌‏شود:
1. فرهنگ نظم بخش رفتار افراد و تقویت کننده همکاری میان ‌‌‌‏آنهاست.
2. فرهنگ عموماً دو جنبه مادی و غیرمادی دارد.
3. فرهنگ یک امر اجتماعی است یعنی نمی‌‌‌‏توان آن را به یک فرد نسبت داد. مضاف‌الیه فرهنگ همواره یک گروه، یک قشر، قوم و غیره می‌‌‌‏باشد.
4. فرهنگ تغییرپذیر، انتقالی و اکتسابی است.
5. فرهنگ ممکن است جنبه اختصاصی یا عمومی داشته باشد. در مفهوم عمومی مثل میراث اجتماعی بشر و در مفهوم اختصاصی مثل میراث اجتماعی جامعه معینی است.
6. زمان شکل‌‌‌‏گیری فرهنگها متفاوت است.
7. ابزار سازی و سخن گفتن دو عامل اصلی تثبیت موقعیت فرهنگ است.
8. فرهنگ مهمترین و اصیل‌‌‌‏ترین وسیله و ابزار حفظ یک جامعه یا پایدارترین وجه آن است و بنابراین تغییرات آن کند است و هرگز یک شبه فرهنگ جامعه تغییر پیدا نمی‌کند.
9. فرهنگ مورد قبول اکثریت مردم می‌‌‌‏باشد.
10. فرهنگ دو کارکرد اجتماعی و روانی دارد: کارکرد اجتماعی آن جمع‌‌‌‏آوری تعدادی افراد و اشخاص در یک جماعت مشخص است، و کارکرد روانی آن قالب‌ریزی شخصیت افراد است.
11. مفهوم فرهنگ به خودی خود ارزشی ندارد و به همین دلیل، اولاً، هیچ طایفه و قشر و قومی را نمی‌‌‌‏توان بدون فرهنگ نامید، ثانیاً، می‌توان فرهنگها را براساس چهارچوبها و معیارهائی مورد سنجش قرار داد و ارزشگذاری کرد.
12. فرهنگ یک امر تحقق یافته است. فرهنگ یک جامعه، ناظر به کیفیت موجود در آن جامعه است. واقعیتی است که اکنون در آن جامعه وجود دارد. همین ویژگی یکی از وجوه تمایز بین «فرهنگ» و «دین» یا «ایدئولوژی» می‌‌‌‏باشد. زیرا دین یک امر حقیقی ناظر به الگو و وضعیت مطلوب برای آدمی است حال آنکه فرهنگ یک جامعه هیچ‌گاه کمال یافته مطلق و مطلوب نهایی نیست، بلکه همواره قابلیت تکامل دارد.
13. فرهنگ در عین اینکه یک امر واحد است، ولی مرکب و مؤلف از عناصری است که هر کدام می‌‌‌‏تواند ارزشگذاری مثبت یا منفی تلقی گردد. آنچه بعنوان فرهنگ نامیده می‌‌‌‏شود برایندی است از این جهات یا عناصر مثبت و منفی.

 2)تعریف فرهنگ عمومی:
برای تعریف فرهنگ عمومی ابتدا باید منظور از کلمه «عمومی» به کار رفته در این ترکیب مشخص شود.
در مجموعه سه احتمال قابل تصور است:
1. «عمومی» صفت برای فرهنگ می‌‌‌‏باشد، اما نه به عنوان تخصیص بلکه به عنوان وصف توضیحی. در این فرض فرهنگ عمومی یعنی فرهنگی که دارای وصف عمومیت است.
2. «عمومی» مضاف‌‌‌‏الیه برای فرهنگ می‌‌‌‏باشد. مطابق این فرض، فرهنگ عمومى یعنى فرهنگى كه متعلق به عموم مردم است و مترادف با فرهنگ عامه.
3. «عمومی» وصف و قید مخصوص برای فرهنگ می‌‌‌‏باشد. در اینجا فرهنگ عمومی یعنی عرصه‌‌‌‏ای از فرهنگ که رابطه‌‌‌‏ای مستقیم با عموم مردم دارد و در برابر فرهنگ خاصه قرار می‌‌‌‏گیرد که بخش یا قلمرویی یا جنبه‌‌‌‏ای از فرهنگ قلمداد می‌‌‌‏شود که چندان رابطه مستقیمی با عموم ندارد.
از این سه احتمال، احتمال اول و دوم منتفی است. منظور از فرهنگ عمومی بیان یکی از ویژگیهای فرهنگ که تعلق آن به عموم مردم است نمی‌‌‌‏باشد. همچنین مراد این نیست که بخواهیم یکی از شئون عموم مردم را که همانا فرهنگ است بیان کرده باشیم، بلکه منظور از فرهنگ عمومی وجوه یا ابعاد یا قلمرو‌هایی از فرهنگ است که با عامه مردم در ارتباط می‌‌‌‏باشد. در نتیجه آن جنبه‌‌‌‏ها یا وجوهی که مرتبط با بخشهای خاص، اختصاصی و تخصصی است، از مفهوم فرهنگ عمومی خارج است.

3) ویژگیها و شاخصهای فرهنگ عمومی:
با توجه به آنچه در مورد تعریف فرهنگ عمومی ذکر شد می‌‌‌‏توان گفت كه:

1.فرهنگ عمومی دارای دو جهت «عینی» و «اعتباری» است که می‌‌‌‏بایست هر دو را مدنظر داشت. هیچ کس بهتر از مقام معظم رهبری، آیت‌‌‌‏الله خامنه‌‌‌‏ای، این دو بعد فرهنگ عمومی را تبیین نكرده‌‌‌‏اند. از نظر ایشان فرهنگ عمومی دو بخش دارد: یک بخش آن ظاهری و بارز مثل: شکل لباس و شکل معماری است که تأثیر خاصی بر روی ذهنیات و خلقیات و منش و تربیت افراد دارد و بخش دیگرش مربوط به امور نامحسوس مثل اخلاقیات فردی و اجتماعی مردم، وقت‌شناسی، وجدان کاری، مهمان دوستی و احترام به بزرگترهاست.
2.فرهنگ عمومی حوزه‌‌‌‏ای از نظام فرهنگی جامعه است که پشتوانه آن اجبار قانونی و رسمی نیست، بلکه تداوم آن در گرو اجبار اجتماعی اعمال شده از سوی آحاد جامعه و تشکلها و سازمانهای غیردولتی (غیررسمی) است. برخلاف حوزه فرهنگ رسمی که در نهایت، اجبار فیزیکی از آن حمایت می‌‌‌‏کند، حوزه فرهنگ عمومی عمدتاً بر پذیرش و اقناع استوار است و عدم پایبندی به آن مجازات، به معنای حقوقی کلمه، را در پی ندارد. به عبارت دیگر مفهوم فرهنگ عمومی در تقابل مردم ـ دولت مفهوم پیدا می‌‌‌‏کند.
3. فرهنگ عمومی مؤلفه‌هایی از فرهنگ است که تأثیرات آن عام و فراگیر می‌باشد و عامه مردم در کیفیت آن نقش دارند و از شیوه رفتارهای عمومی مردم یا عرف و عادات و رسوم و زبان ساخته می‌‌‌‏شود و یا تأثیر مشهود می‌پذیرد و عموم جنبه‌‌‌‏ها و عرصه‌‌‌‏ها و زندگی مردم را تحت تأثیر قرار می‌‌‌‏دهد و عموم مردم نسبت به آنها حساسیت و شناخت دارند.
4. فرهنگ عمومی، سازندگان و عاملان خاص خودش را دارد که بر بخشی از آنها دولت نظارت می‌‌‌‏کند. نزدیک شدن به فرهنگ عمومی و اصلاح آن از طریق بخشنامه میسر نیست.
5. فرهنگ عمومی مانند کل نظام فرهنگی و فرهنگ، در چهار وجه ظاهر می‌‌‌‏شود: درونی، روانی، نمادی، نهادی و آثار. از این رو می‌‌‌‏توان رگه‌‌‌‏های فرهنگ عمومی را در همه این جلوه‌‌‌‏ها یافت. فرهنگ عمومی، در کنار فرهنگ رسمی، در همه حوزه‌‌‌‏های زندگی اجتماعی، خانواده، حکومت، اقتصاد و آموزش و پرورش و نظایر اینها حضور دارد. از این رو نمی‌توان آن را به حوزه مشخصی محدود ساخت.


پایگاه حوزه
تنظیم:بخش ادبیات تبیان

 نظر دهید »

من کنت مولاه فهذا علی مولاه

10 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

عید غدیر عید الله الاکبر و عید آل محمد(ص) است.

در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که از آنجناب پرسیده شد آیا مسلمانان را غیر از جمعه و فطر و قربان عیدی هست؟
فرمودند:آری. عیدی هست که حرمتش از همۀ اعیاد بیشتر است.
راوی گفت: کدام عید است؟

حضرت فرمودند: روزی است که پیامبر(ص) امیر المومنین علی(ع) را به جانشینی خود نصب فرمود و اعلام کرد: هر که من مولا و آقای اویم، پس علی مولا و آقا و پیشوای اوست و آن روز هیجدهم ذی الحجه است.
برای این روز شریف اعمال زیادی وارد شده که ما به اختصار به بعضی از این اعمال اشاره می کنیم. (جهت تفصیل بیشتر به کتاب شریف مفاتیح الجنان مراجعه شود.)
۱- روزه.

۲- غسل کردن.

۳- زیارت حضرت علی(ع) که یکی از آنها زیارت “امین الله” است.

۴- خواندن دعای “ندبه".

۵- چون مؤمنی را ملاقات کند، این تهنیت را بگوید: «الحمد الله الذی جعلنا من المتمسّکین بولایه امیر المومنین و الائمه المعصومین علیهم السلام.»

 1 نظر

مرگ در نهج البلاغه- جلسه اول

08 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

نامه امام علی علیه السلام به امام حسن مجتبی (وصیت به امام حسن)
اینکه چرا امام حسن علیه السلام مخاطب ویژه این وصیت نامه هستند، «از حرم نمی گویند الا به محرم» همانطورکه می دانید آنکه برگزیده تر است، باید مخاطب قرارگیرد تا بقیه دریابند که چه باید بکنند.
دراین نامه حضرت به چهارده ویژگی اشاره می نمایند که در مورد همه ماست و دردهای همه نوع بشر است. نسخه این دردها نیز توسط خود حضرت بیان می شود.

ادامه »

 1 نظر

سالروز بسیج دانشجویی

08 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

در اول اردیبهشت ۱۳۴۶ در روستای سراجه قم زاده شد. در سال ۱۳۴۶ در سال ۱۳۵۲ به دبستان «روحانی» قم (نام قبلی:کریمی) وارد شد و از مهرماه سال ۱۳۵۶ تحصیلاتش را در مدرسه راهنمایی «حافظ» قم ادامه داد. سپس به‌همراه خانواده‌اش به کرج مهاجرت کرد و از مهرماه ۱۳۵۸ در مدرسه «خیابانی» مشغول به تحصیل شد.[۱]

پخش اعلامیه‌های سید روح‌الله خمینی در سال‌های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷؛ دیدار خمینی در بازگشت به ایران، شرکت در تظاهرات انقلاب اسلامی زمستان ۱۳۵۷[۱] و شرکت در درگیری‌های خوزستان[۲] از جمله اقدامات اوست.

وی در بیست و پنجم یا ششم شهریور ماه ۱۳۵۹ یک هفته پیش از اعلام رسمی آغاز جنگ همراه نیروی مقاومت بسیج[۳] به جبههٔ خرمشهر اعزام شد. از آنجا که در روزهای نخستین از شرکت او در خط مقدم جلوگیری می‌شد، با تلاش‌هایی از جمله یک نفوذ چریکی به خط نیروهای دشمن، برای حضور در خط مقدم اجازه گرفت. وی در غروب سی و یکم شهریور ماه -از نخستین روزهای اعلام تجاوز نظامی ارتش عراق- همراه با محمد رضا شمس در جبهه نبرد حضور رسمی یافت. این دو، یک بار در هفته اول مهرماه زخمی شده و به بیمارستان ماهشهر اعزام شدند. چند روزی پس از بهبودی با ترخیص از بیمارستان و بازگشت به جبهه و پایان دادن مجدد به مخالفت فرماندهان با حضورشان؛ به خط مقدم اعزام شدند. امّا بار دیگر در بیست و هفتم مهرماه طی مقاومت در برابر حمله‌های دشمن دوباره زخمی شد. او سر انجام در ۸ آبان ماه ۱۳۵۹ در کوت شیخ، نزدیک ایستگاه راه آهن خرمشهر شهید شد. و بقایای بدنش در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.

رهبر انقلاب در مورد او چنین گفت:

… رهبر ما آن طفل سیزده‌ساله‌ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ‌تر است، با نارنجک، خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید.

سالروز شهادت نوجوان بسیجی “حسین فهمیده” گرامی باد.

 1 نظر

شب های پیشاور 14

08 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

اشكال : چگونه ممكن است با اين كه پيامبر (ص)بارها این جملات رادرجمع کثیری از مردم بیان کرده اندوهمه شنیده اندولی بازهم پس ازرحلت رسول گرامی اسلام(ص) مردم با علي بيعت نكرده و با ابوبكر بيعت كردند ؟
پاسخ : همانطور كه موسي (ع)بين 70هزار نفر فرياد زد كه هارون خليفه و جانشين من است ولي هنوز موسي از دنيا نرفته بود بلكه براي مدت كوتاهي به كوه طور رفته بود ، مردم گول سامري را خورده و حتي گوساله پرست شدند . بنابراين تعجب ندارد كه مردم زمان صدر اسلام كه هنوز هواي جاهليت در سرشان بود با علي بيعت نكنند .
اشكال : چرا پيامبر(ص) با الفاظ صریح به خلافت علي تصريح نفرمود و هميشه با كنايه اشاره به خلافت ايشان ميكردند ؟
پاسخ :اولاًاين مسلم است كه كنايه ابلغ از تصريح است . ثانياًدر خيلي موارد پيامبر (ص) بر خلافت آن حضرت تصريح نموده است كه مورد تأييد علماء اهل تسنن نيز ميباشد . از جمله حديث الدار كه از مهمترين احاديث ميباشد . روزي كه آيه شريفه 26سوره شعراء نازل گرديد وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ پيامبر (ص) 40 نفر از رجال و خويشاوندان خود را در منزل عمويش ابوطالب جمع كرد و برايشان غذايي تهيه كردند وپس از صرف نهار و بيان مقدماتي فرمودند :خداوند مرا به عنوان پيامبر آخر زمان مبعوث فرموده ومن شما رابه راهي كه پايانش بهشت و زندگي سعادتمند دنيوي واخروي است دعوت ميكنم . هر كه مرا در اين راه ياري نمايد برادر و وزير و خليفه من خواهد بود .آن حضرت سه بار اين جمله را تكرار فرمود و كسي غير از علي (ع) پاسخ مثبت به آن حضرت نداد ؛ اين جمله كه : اِّا اناانصرك و وزيرك يا نبي الله بنابراين در همانجا رسول خدا (ص) به همه اعلام كرد كه علي ،برادر و وصي و خليفه من در بين شماست .
لازم به ذكر است كه هم علماء‌شيعه و هم علماء اهل تسنن اين حديث را روايت كرده اند حتي مسيحيان كه تاريخ اسلام را نوشته اند مانند توماس كارليل انگليسي .

 نظر دهید »

عید قربان مبارک

06 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

خدای مهربان! خواندمت پاسخم دادی.

                     به تو تکیه کردم نجاتم دادی.

                            به تو پناه آوردم کفایتم کردی.

خدای من! چگونه نا امید باشم در حالی که تو امید منی.

فرازی از دعای عرفه

عید سعید قربان مبارک

 1 نظر

شب های پیشاور 13

06 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

اشكال : به نظر شما علي واجد مقام نبوت بوده است ؟‌
پاسخ : اين ادعا را با حديث منزلت اثبات ميكنيم در آنجا كه رسول اكرم (ص) فرمود : اي علي تو نسبت به من مانند هارون نسبت به موسي هستی غير از اينكه پس از من پيامبری نميآيد . اين سخن را پيامبر (ص) بارها در مجالس مختلف بيان كرده اند و اهل تسنن نيز قبول دارند و خبر صحيحي ميباشد ودر صحيح بخاري و مسلم و 22سند و كتاب ديگر اهل تسنن اين روايت ذكر شده است و از متواترات مي باشد . حتي اگر بگوييم اين خبر واحد است در اصول استنباط شما خبر واحد حجيت دارد بنابراين باز هم مورد قبولتان است .

از حديث شريف منزلت سه ويژگي برای حضرت علي (ع) ثابت ميشود .
1- مقام نبوت -زيرا پيامبر اكرم (ص) حضرت علي (ع) را به هارون تشبيه فرمود كه هارون نيز نبي بوده است .
2- خلافت و وزارت ِآن حضرت پس از رسول اكرم (ص)
3- افضليتِ آن حضرت نسبت به همه امت و بقيه صحابه زيرا اين مطلب را رسول خدا (ص) فقط در رابطه با علي (ع) فرموده است .
ما مي دانيم كه فقط 5 پيامبر صاحب كتاب و اولوالعزم بوده اند و بقيه انبياء‌ پيرو شريعت و كتاب آنها بوده اند . همانطور كه هارون پيرو حضرت موسي (ع) بود و همانطور كه علي پيرو رسول اكرم (ص) بود بنابراين اگر قرار بود پس از پيامبر اكرم (ص) پيامبر ديگری بیايد حضرت علي (ع) واجد شرايط بود . اين مطلب را علماء سني نيز تأييد ميكنند از جمله اين علماء، علي بن سلطان محمد هروي است كه وقتي خبر مرگش به مصر رسيد علماء مصر حدود 4هزار نفر برايش نماز خواندند و سبوطي و مير سيد علي همداني فقيه شافعي نيز اين مطلب را تأييد ميكنند .
_لازم به ذكر است كه حضرت علي (ع) تنها فردي است كه در همه مراحل و صفات مخصوصه پيامبر (ص) شريك ومساوی بود الاّ مقام نبوت خاصه و اين مطلب را نيز تعداد زيادي از علماء‌اهل تسنن در كتابشان ذكر كرده اند .


اثبات اين مطلب كه پيامبر اكرم (ص) براي وزارت خود از خداوند تقاضا نمود كه علی (ع) را وزير و خليفه اش قرار دهد از طريق روايات اهل تسنن :
جلال الدين سيوطي در كتاب درّ المنثورش و شافعي در كتاب مناقب و ثعلبي در كشف البيان و ابن جوزي در تذكره خواص الامةدر شأ ن نزول آيه و لايت از قول ابوذر غفاري و اسماء بنت عميس زن ابوبكر نقل ميكنند كه روزي نماز ظهر در مسجد بوديم كه سائلي آمد ولي كسي به او چيزي نداد غير از علي (ع) كه در ركوع نمازش بود و با دست اشاره به انگشتر خود كرد و آن سائل انگشتر را از دستش بيرون آورد پس پيامبر (ص) سرش را رو به آسمان كرد و گفت خدايا برادرم موسي از تو خواست كه خدايا شرح صدر به من بده و كارم را آسان كن وتا آخر آيه را خواندند و اينكه هارون را در رسالت شريك من گردان تا اينكه بر موسي (ع) وحي شد كه دعايت مستجاب گرديد سپس پیامبر(ص)ادامه دادخدایامن محمدبرگزیده و نبي تو هستم پس به من نيز شرح صدر بده و كارم را آسان كن و براي من نيز وزيري قرار ده از اهل خودم يعني علي را وبه وسيله او پشتم را محكم و قوي گردان . ابوذر ميگويد هنوز سخن پيامبر (ص) تمام نشده بود كه جبرئيل آمد و آيه إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ …(آيه ولايت ) را براي پيامبر (ص) آورد . ومعلوم شد كه دعای پيامبر (ص) مورد قبول واقع شده و حضرت علي (ع) از طرف خداوند خليفه او قرار داده شده است.

 نظر دهید »

شب های پیشاور12

01 شهریور 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

 

سؤال:به نظر شما زمخشری چه نوع انسانی است؟
پاسخ : از علماءِ ثقه مي باشد .
زمخشری می گويد ابو حنيفه گفته اگر رسول خدا(ص) در زمان من مي زيست بيشتر از اقوال و گفته های مرا مي گفت و پيرو من مي شد . اين در حاليست كه در بين شيعه هيچ گاه هيچ بي احترامي يا طعني نسبت به ائمه 12 گانه وجود ندارد و هيچ ايرادی از هيچ كدام از ائمه از طرف علماء شيعه گرفته نشده است زيرا آنان هيچ گاه به رأی خود حرفي نزده اند و هرچه گفته اند از كلام رسول خدا(ص) بوده است و از طرف ديگر امامت از اصول دين شيعه محسوب ميشود و آنان رياست الهي جامعه را به عهده دارند و تبعيت از آنان هم در امور ديني و هم در امور دنيوي بر همه مردم واجب است ؛. واين عقيده را حتي بعضي از علماءِ متعصب خودتان مانند قاضي روزبهان دارند و اساساً اگر امامت از فروع دين بود پيامبر(ص) نمي فرمود : كسي كه امام را نشناسد و بميرد مانند مردم زمان جاهليت مرده بنابراين معلوم ميشود كه امامت از اصول دين و كامل كننده رسالت و نبوت است .
ما معتقديم كه زمين هيچ گاه از وجود چنين امامي خالي نيست و امام تا روز قيامت حضور دارد
اشكال : شما مقام امامت را بالاتر از مقام نبوت مي دانيد پس شما هم به نوعی از غلات هستيد در حاليكه قرآن مقام نبوت را بالاترین مقام معرفی نموده است .
پاسخ : مقام امامت از مقام نبوت عامه بالاتر است . زيرا خداوند پس از اينكه حضرت ابراهيم را مورد امتحانات سختي قرار داد و آن حضرت از همه امتحانات سر بلند بيرون آمد در حاليكه داراي مقام نبوت و رسالت و اولوالعزمي و خليل الهي بود به مقام امامت كه مافوق مقامات روحاني است نائل گشت و خداوند در آيه 118 بقره اين خبر را به رسول اكرم (ص) مي دهد : وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ . اين آيه شريفه نشان ميدهد كه مقام امامت بالاتر از مقام نبوت عامه است .
اشكال : پس مقام علي بالاتر از مقام پيامبر (ص) است و اين همان عقيده غلات مي باشد .
پاسخ : خير زيرا مقام امامت پايين تر از مقام نبوت خاصه است كه همان مقام رسول خاتم (ص) مي باشد.
اشكال : در قرآن مجيد آمده است : لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ پس مقام همه انبياء يكسان است پس چگونه شما بين انبياء فرق گذاشته و نبوت را به دو قسم عام و خاص تقسيم نموده ايد ؟
پاسخ : اين آيه شريفه بيانگر تساوی همه انبياء‌ در دعوت به سوی توحيد و معاد و تربيت جامعه است ولی انبياء‌ خودشان از جهات ديگری از جمله روش بعثت و درجه و رتبه متفاوتند و پيامبری كه بر هزار نفر مبعوث شده مسلماً رتبه اش از پيامبری كه بر همه مردم مبعوث شده است متفاوت است . همانطور كه رتبه معلم دبستان با استاد دانشگاه متفاوت است گرچه مأموريت هردو آموزش است و از اين جهات با يكديگر مساوی هستند . از طرف ديگر فقط پيامبر اسلام است كه مقام خاتميت رسل را داراست و او نگين انگشتر پيامبران است و مقامش از همه رسل بالاتر ميباشد .

 

 1 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدرسه علمیه حضرت خدیجه (علیهاالسلام) تهران

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • آغاز
  • مناسبت ها
  • معرفي مدرسه
  • پژوهش ساليانه
    • نماز
  • پيام رساني
  • شب های پیشاور
  • مرگ در نهج البلاغه سخنرانی سرکار خانم احمدی
  • خواندنی ها
  • در محضر ٱیت الله بهجت
  • اخبار پژوهشی
  • فعالیتهای پژوهشی
    • مثل و مثل واره هادر نهج البلاغه
      • مثل و مثل واره ها درنهج البلاغه-3
  • عاشوراییان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟


ساعت فلش



پیچک

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس