مرگ در نهج البلاغه- جلسه اول
نامه امام علی علیه السلام به امام حسن مجتبی (وصیت به امام حسن)
اینکه چرا امام حسن علیه السلام مخاطب ویژه این وصیت نامه هستند، «از حرم نمی گویند الا به محرم» همانطورکه می دانید آنکه برگزیده تر است، باید مخاطب قرارگیرد تا بقیه دریابند که چه باید بکنند.
دراین نامه حضرت به چهارده ویژگی اشاره می نمایند که در مورد همه ماست و دردهای همه نوع بشر است. نسخه این دردها نیز توسط خود حضرت بیان می شود.
در ابتدا می فرمایند و اما بعد … در مورد عبارت «و اما بعد» باید بگویم که همیشه ابتدا تحمید و صلوات بر ائمه است و بعد سخن در موضوعات مختلف حضرت در این خطبه سه دلیل را عنوان می کنند، برای این که چه چیز باعث شد من کارم برایم روشن شود یعنی رفتن به سفر آخرت برایم روشن شد که دنیا به من پشت کرده و رو برگردانده این در مورد همه صدق می کند هر چه انسان به پایان زندگی می رسد احساس وداع بیشتری دارد و آماده می شود برای جداشدن. حضرت می فرمایند: من با روشن شدن این نکته که دنیا به من پشت کرده و روزگار بر من سرکشی می کند در واقع دنیا به همه سرکشی می کند و طبیعت دنیا اینطور است که رام نمی شود. معمولاکسانی که از دنیا فاصله می گیرند دنیا به سمت آنان می رود. دنیا شناسی یکی از مهم ترین وظایف یک شیعه است به مصداق واقعی یک مسلمان دنیا همواره در حال پشت کردن است و دائم بر انسان سرکش است. در ادامه می فرمایند: می بینم که چهره در چهره آخرت دارم درست بر عکس دنیا انسان هر چه به آخر عمر می رسد باید درک کند آخرت به او نزدیک می شود. آخرت به من اقبال نموده و دنیا به من پشت نموده. آنچه که مرا بازداشته است که به دیگران غیر از خودم بپردازم این است که دنیا پشت می کند سرکشی می کند و آخرت اقبال دارد پس بیاید به فکر خودم باشم. با اینکه می دانید بزرگترین هم و غمشان در این عالم همی است که نسبت به مردم دارند و حضرت می فرمایند: آن چیزی که مرا از هم مردم بازداشته است با این که خیالی مهم است نزدیک شدن مرگ است. تفکر کردن روی این امر باعث شد که من از دیگران غافل باشم. همین اندیشیدن باعث شد که از خواهش نفسانی جدا شوم و به آنها نپردازم همین که فرمودند تفکر بهترین عبادت است کسی که دائما به یاد مرگ است قدم بر نمی دارد الا اینکه به درستی باشد و به خطا نرود. این اندیشیدن باعث شد که حقیقت کارم برایم تصریح شود و صدق محض شود . این عوامل باعث شد که مرا وارد یک امر جدی بکنند که در این شوخی نیست و وارد صدقی شوم که کذبی با آن نیست حضرت در جای دیگر در مورد فتنه می فرمایند: آمیختگی کذب و صدق است که باعث فتنه می شود. خیلی از ما به نوعی گرفتار فتنه های روزگاریم. به این نامه شبهاتی وارد است از جمله اینکه این نامه به محمد بن حنفیه داده شده است و حال آنکه حضرت با بیان جملاتی در ادامه این شبهه برداشته می شود که این جمله تنها می تواند خطاب به امام حسن مجتبی و فرزند زهرا اطهر باشد در ادامه می فرمایند:
تو را بعض خود یافتم و بلکه همه ی خود یافتم ، تو همه هستی علی است . درابیات عرب داریم که کسی که می خواهد جگر خود را بر زمین ببیند در زمین راه برود و راه رفتن فرزند خود را ببیند . امام فقط می تواند خلاصه علی باشد یعنی هستی علی باشد این نامه قطعا خطابش به امام حسن مجتبی است.
تا آنجا که اگر چیزی به تو اصابت کند گویی به من اصابت است اگر چیزی تو را آزار بدهد انگار مرا آزار داده است. معشوق من ، من است و من معشوق خود ما یک روحیم در دو بدن. تا آنجا که اگر مرگ به تو برسد انگار به من رسیده در حقیقت وجود این عزیزان یکی است. بعد می فرمایند : پس من برایتان نامه ای می نویسم که با آن پشت گرم باشید چه باقی بمانم و چه بروم . این برای همه ماست و این وصیت از آن همه ماست از آنجا که می فرمایند من پدر امتم .
و وصیت از این جمله آغاز می شود: که ای پسر عزیزم تو را به تقوای الهی سفارش می کنم و اطاعت پروردگار و ملازمت با فرمان الهی این دو توامان است تقوا هم مراتب دارد و مراحل ولی به هر حال تقوا خویشتن داری است که با پرهیزکاری متفاوت است.
سخنران: سرکار خانم احمدی استاد حوزه و دانشگاه و محقق نهج البلاغه