نكات تفسيري جزء بيست و سوم
نكات تفسيري جزء بيست و سوم قرآن مجيد
e-height: normal;">وَالصَّافَّاتِ صَفًّا ﴿۱﴾ صافات
فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا ﴿۲﴾
از ابتداي قرآن تا به اين جا هيچ سورهاي با سوگند آغاز نشده و اين اولين سوره است. سوگند خوردن خداوند اثبات ميكند هم چيزي كه به آن سوگند خورده شريف است و هم به امري كه برايش سوگند خورده تاكيد ميكند. بعلاوه مهمترين اثر سوگند اين است كه شنونده را از نظر رواني نسبت به موضوع حساستر ميكند. با توجه به مطلق بودن مضامين مفسران معاني مختلفي براي آيه ذكر كردهاند. عدهاي گفتهاند منظور مجاهدان صدر اسلام است و بعضي اين سه را سه گروه متفاوت دانستهاند و هر كدام را به نحوي تعريف كردهاند. مثلاً آنها كه صف بستهاند فرشتگان در آسمان يا مومنين به هنگام نماز ايستادهاند و آنان كه زاجر هستند ملائكهاي هستند كه بندگان را از معاصي نهي ميكنند.
سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿۱۵۹﴾
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ ﴿۱۶۰﴾ صافات
خدا از آنچه كفار دربارهاش ميگويند و اوصافي كه برايش ذكر ميكنند مانند ولادت يا نسب با جن پاك و منزه است اما بندگان پاك و مخلص خدا را با اوصافي وصف ميكنند كه لايق ساحت مقدس اوست.
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاء وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا بَاطِلًا ذَلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ ﴿۲۷﴾ ص
اگر امر به خلقت باطل و بيهوده باشد و موجودات يكي پس از ديگري خلق و سپس فاني شوند و هيچ هدفي در كار نباشد آنوقت نميتوان اعتقادي به روز جزا و ارزشهايي همچون حق و عدل داشت اما خلقت هدفدار است و براي همين روز حسابي در كار است فقط كساني كه كافر شدهاند چنين پنداري دارند كه خدا عالم را باطل و بي هدف خلق كرده است.
نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ ﴿۲۸﴾ ص
استدلال ديگري را براي اثبات معاد ذكر ميكند اگر زندگي منحصر به همين دنيا باشد و حيات ديگري نباشد تا مناسب حال متقين و فجار با آنها رفتار شود معنايش اين است كه خدا نخواسته حق را به صاحبش بدهد و اين خلاف عدلت اوست.
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْكَافِرِينَ ﴿۳۲﴾ سوره زمر
در صحنه مخاصمه قيامت مردم به دو گروه مكذبان و مخصمان تقسيم مي شوند. گروه اول داراي دو وصفند:
بزرگترين ظلم را مرتكب شدهاند و آنان ظلم به خدا و قائل شدن شركايي به دروغ براي او ميباشد.
دين الهي را كه رسولان خدا آوردهاند و وحي آسماني و سخن صدق بود تكذيب كردند. در آخر آنها را با عبارت كافران وصف كرد شايد به اين جهت كه كفر و ظلم و تكذيب ملازم و همراه هم هستند.
وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ العَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿۵۵﴾ زمر
مشركين با سه گام به رحمت خدا مي رسند:
توبه تسليم در برابر فرامين الهي كه شايد اشاره به كالبد اعمال داشته باشد
عنايت به محتواي اعمال و اخلاص در دين
قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ﴿۷۲﴾ زمر
فرشتگان عذاب از ميان تمام اوصاف رذيله مشركين روي تكبر تكيه ميكنند زيرا عامل اصلي تكديب و عناد و كفر همين كبر و غرور است. در روايتي از امام باقر -عليه السلام- آمده كسي كه ذرهاي كِبر در دلش باشد وارد بهشت نمي شود.