شب های پیشاور 20
اشكال : چرا علي (ع) در شب هجرت با پيامبر (ص) رهسپار مدينه نشد ؟
پاسخ :1- زيرا اگر آن شب علي (ع) به جاي پيامبر(ص) در بستر آن حضرت نمي خوابيد جان پيامبر (ص) به خطر مي افتاد.
2- علاوه بر اين از آن حضرت امين تر كس ديگري نبود تا وظايفي را كه پيامبر (ص) در مكه به عهده اش گذاشته از جمله رساندن اماناتي كه از مردم در دست پيامبر(ص) بود به صاحبانشان, به خوبی به انجام برساند .
اثبات نزول آيه 203 بقره (و من الناس من يشري نفسه ابتغاء مرضات الله والله رؤوف بالعباد ) در شأن حضرت علي (ع) .
-بسياري از مفسران اهل تسنن در تفاسير خود تصديق نموده اند كه اين آيه شريفه در شأن علي (ع) نازل شده است .
-خداوند به ميكائيل وجبرئيل فرمود من بين شما برادري برقرار كردم و عمر يكي از شما را بيشتر از ديگري قرار دادم كدام يك از شما حاضريد اضافه عمر خود را به ديگري بدهيد ؟هيچ كدام قبول نكردند . در اين زمان خداوند فرمود من بين محمد و علي نيز برادري برقرار كردم و علي زيادي عمر خود را نثار محمد كرد و در بستر او خوابيد ، برويد به زمين و او را از شر دشمنانش حفظ كنيد ، پس وقتي كه اين دو فرشته به زمين آمدندجبرئيل بالاي سر علي (ع) و ميكائيل پايين پاي آن حضرت نشستند و جبرئيل گفت : به به كيست مانند تو اي پسر ابو طالب كه خداوند به وجود تو بر فرشتگان مباهات مي كند ؟ وسپس آيه شريفه 203 بقره نازل شد .
به عقيده اهل تسنن اشداء علي الكفار صفت عمر بن خطاب است .
پاسخ : شدت در دو جهت متصور است 1- در مباحثات علمي وديني، كه براي عمر در اين زمينه در تاريخ هيچ شجاعتي ثبت نشده است . گر چه بني اميه و بني عباس در مورد برتري ابوبكر و عمر احاديث بسياري جعل نموده اند ولي نتوانسته اند برتري علي (ع) را بر آنان بپوشانند تا جائيكه همه خلفاء خودشان براي حل مسائل علمي و ديني نيازمند علي (ع) بودند و خودشان نيز به اين مطلب اعتراف نموده اند به عنوان مثال ابوبكر مي گويد : اقيلوني اقيلوني فَلَستُ بخيركم وعليٌّ فيكم (مرا از اين مقام برداريد زيرا من براي شما برتر نيستم مادامي كه علي در بين شماست) و يا بيش از 70 بار عمر گفته : لولا علي لهلك عمر . و اين مطالب را علماء منصف اهل تسنن نيز قبول دارند
2- شجاعت در ميدان جنگ كه در اين زمينه نيز شجاعتي براي عمر در تاريخ گزارش نشده است .
پاسخ اهل تسنن به سلطان الواعظين در مورد شجاعت عمر .
در زمان عمر فتوحات بسياري اتفاق افتاده است . پس چطور شما ميگوئيد عمر شجاع نبوده است ؟
پاسخ سلطان الواعظين : ما نيز قبول داريم كه در زمان عمر فتوحات بسياري انجام شده است . ولي به اقرار علماء خودتان مانند احمد بن حنبل ، ابن ابي الحديد و خيلي هاي ديگر ، عمر با علي (ع) مشورت ميكرد و مطابق دستورات آن حضرت عمل ميكرد و در واقع تاكتيكهاي جنگي را علي (ع) به عمر تعليم ميداد و معمولاًدر همه جنگهاي زمان رسول خدا(ص) حضرت علي (ع) نيز شركت داشت كه منجر به پيروزي لشكر اسلام مي شد مانند جنگ خيبر و احد كه آنقدر علي (ع) مقاومت نمود تا حديث قدسي “لا سيف الاٌ ذوالفقار لافتي الاً علي” ندا داده شد ولي پس از رحلت پيامبر (ص) نيز فتوحات مرهون وجود سرداران شجاع لشكر اسلام بوده است و اين در حاليست كه زماني پيش آمده كه عمر از جنگ فرار كرده مانند جنگ خيبر كه در روزهاي اول و دوم ابوبكر و عمر رفتند به ميدان جنگ (زيرا چشمان حضرت علي (ع) درد ميكرد و به جنگ نرفته بودند ) ولي در هر دو روز شكست خوردند و در روز دوم فرماندهي جنگ با عمر بود از جنگ فرار كرد ولي در روز سوم حضرت علي (ع) به جنگ رفت و پيروز گرديد .
حديث رايت در فضيلت علي (ع) ، بزرگان علماء شيعه و سني از جمله بخاري در صحيحش و مسلم در جلد دوم صحيحش و طبراني و بسياري ديگر از علماء اهل تسنن اين حديث را داشته و آن را نقل كرده اند و ما جرا از اين قرار است كه پس از سه بار شكست مسلمانان در مقابل يهود و به سرداري لشكر اسلام توسط ابوبكر و عمر ، مسلمانان نا اميد و هراسان شدند و پيامبر فرمود : به خدا قسم فردا پرچم را به كسي مي دهم كه حمله كننده است بر دشمنان نه گريزنده، فتح ميكند خداوند به دست او ، و اوست كسي كه خدا وپيامبر او را دوست دارند و او نيز خدا وپيامبر را دوست دارد . در آن شب صحابه كنجكاو بودند كه فردا پرچم به دست چه كسي داده ميشود فردا صبح همگي لباس جنگي پوشيده و در مقابل رسول خدا (ص) به صف شدند پيامبر (ص) فرمود علي كجاست ؟ اصحاب عرض مي كردند چشمانش درد ميكند به گونه اي كه نميتواند حركت كند پيامبر (ص) سلمان را به دنبال او فرستاد و در حاليكه علي (ع) چشمانش بر روي يكديگر بود حاضر شد . پيامبر (ص) آب دهان خود را بر روي چشمان علي (ع) ماليد و برايش دعا كرد ، فوراًچشمان علي (ع) باز و روشن شد و شفا يافت . سپس پرچم را به دست گرفت و به خيبر رفته و آنجا را فتح كرد .
-بنا بر روايت بالا در ميان همه امت تنها كسي كه محبوب خدا ورسولش معرفي شد علي (ع) بود بنابراين مصداق درست اشداء علي الكفار, علي (ع) در ميدان جنگ و مباحثات علمي است .
محمد بن طلحه شافعي به نقل از رسول خدا (ص) مي نويسد : اسلام قوت نگرفت مگر به شمشير علي و ثروت خديجه(س) . و اما اينكه اهل تسنن معتقدند كه رحماء بينهم در وصف عثمان نازل شده آنهم به دليل رقيق القلب بودن او، اين عقيده نيز به شهادت تاريخ ، با اخلاق و حالات عثمان مطابقت ندارد زيرا
1-اولاًبه شهادت علماء اهل تسنن وقتي عثمان به خلافت رسيد بر خلاف سنت رسول اكرم (ص) وسيره ابوبكر و عمر رفتار كرد در حاليكه به شرطي با او بيعت شد كه طبق سيره خلفاء قبلي و رسول اكرم (ص) عمل كند و بني اميه را بر مردم مسلط نكند ولي زمان خلافتش بر عكس عمل كرد و بني اميه را بر جان ومال مردم مسلط گرداند وخانه اي از سنگ وسيمان ساخت و در آنجا اموال بسياري ذخيره كرد و علاوه برآن مقدار زيادي از بيت المال را بذل و بخشش كرد در حالي كه مردم با فقر دست وپنجه نرم مي كردند و خداوند نيز بني اميه را صراحتا لعن مي كند آنجا كه در آيه 62 بني اسرائيل مي فرمايد:والشجرة الملعونة،و مفسرين اهل تسنن از جمله سيوطي و طبري و رازي نيز شجره ملعونه را بني اميه مي دانند زيرا در روايتي آمده است كه رسول اكرم (ص) شبي در خواب ديد كه ميمونها به منبر و محراب پيامبر ميتازند پس از بيداري جبرئيل نازل گرديد و آيه مذكور را براي پيامبر (ص) خواند و گفت كه بوزينه ها همان بني اميه مي باشند كه پس از تو خلافت را غصب كرده و منبرو محراب تو هزار ماه در تصرف آنها خواهد بود . يكي از امويان ، حَكَم بن ابي العاص ، عموي عثمان بود كه مورد لعن پيامبر (ص) قرار گرفت .اموی دیگری که مورد لعن پیامبر(ص) قرار گرفت وليد بن عقبه بود كه والي كوفه گرديد و نهايت فسق و فجور را انجام داد و شبي كه تا صبح به عيش و نوش پرداخته بود نماز صبح را با مردم به جماعت خواند و به مردم گفت اگر ميل داريد بيشتر بخوانم .
-همين اعمال عثمان باعث قتل او گرديد . او به نصايح علي (ع) گوش نمي داد و دستور داد تا تعدادي از اصحاب پيامبر(ص) را آنقدر زدند تا اكثر آنها جان باختند از جمله اين اصحاب ابن مسعود بود كه از كتّاب وحي و مورد اطمينان رسول خدا (ص) بود و قرآن را جمع آوري و به صورت يك كتاب درآورد. عثمان ، عماربن ياسر را مضروب كرد و ابوذر را به ربذه تبعيد كرد كه منجر به مرگ او شد در حاليكه ابوذر محبوب خدا و رسولش واز علماء راستگوي امت بود تا آنجا كه رسول خدا (ص) مي فرمايد :زمين كسي را بر نداشت و آسمان سايه نيفكنده بر مردي كه راستگو تر از ابوذر باشد .
واين روايت در كتب اهل تسنن نيز آمده است و حال اگر بخواهيد ابوذر را تكذيب كنيد بايد علماء اهل تسنن را كه در كتابهايشان اين روايت را آورده اند تكذيب كنيد .
-حال انصاف دهيد كه آيا باز ميتوان گفت كه عثمان انسان مهربان و رقيق القلبي بوده است ؟ و اين در حاليست كه پس از رسول اكرم (ص) عايشه و عبدالله بن زبير ستمهای فراواني به علي (ع) کردند ولي وقتي آk حضرت به خلافت رسيد با آنان با مهرباني و احترام عمل كرد و يا معاويه در جنگ صفين آب را بر روي لشكريان اسلام بست ولي پس از ساعتي مسلمانان چيره شده و به آب دست يافتند ولي مانع آب براي معاويه و لشكريانش نشدند بنابراين اگر با انصاف باشيم بايد تصديق كنيم كه مصداق واقعي رحماء بينهم فقط علي (ع) است نه عثمان . لازم به ذكر است كه اگر در آيه هاي مذكور لفظ جمع براي علي (ع) آورده شده است (رحماء ) به دليل تعظيم و تفخيم آن حضرت است .