هدیه به بی بی فاطمه(سلام الله علیها)
24 فروردین 1392 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران
شرمنده روی تو ام، با کوله باری از گناه
سر را به زیر افکنده ام، گویم الهی یا اله
امشب شفیع آورده بانوی محشر را خدا
من تیره چون شب آمدم، زهرا درخشان همچو ماه
شرمنده ام ای مادرم از این همه آلودگی
مادر برای هرگنه، از عمق جانش گوید آه
خانم، نگاهم می کنی تا نور گیرم از رخت
آیا تو روشن می کنی این قلب تاریک و سیاه
خانم، دلت را خسته ام، با تیرگی بشکسته ام
دستی بکش تو بر سرم تا بازگردم از گناه
تا تو دعایم می کنی، آرام می گیرد دلم
تا تو نگاهی می کنی بر یوسفم در قهر چاه
با آن نگاه نازنین یوسف شود مدهوش تو
با رشته حبل المتین دادی نجاتم از گناه
اسب چموش نفس من، من را به گمراهی کشید
افسار نفسم دست تو، آورده دل را به راه
جان و دلم را می دهم امشب به دستت فاطمه
نگذار دیگر مریمت دور از شما گردد تباه
شاعر: مریم السادات گلابی, طلبه سال پنجم