مدرسه علمیه حضرت خدیجه (علیهاالسلام) تهران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

شگفتی های نماز و وضو

13 آذر 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

نکات علمی شگفت انگیر درباره نماز و وضو!
وضو و معالجه بیماری ها
وضو سبب رفع بسیاری از بیماریها می شود. دلیلش اثر آب سرد بر روی نقاط حساس بدن در قسمتهایی است که وضو می گیریم. جالب این است که در دین اسلام نقاط طب سوزنی مخصوصا در وضو رعایت شده است. برای مثال، آقایان باید آب را از پشت آرنج بریزند. ولی خانمها باید آب را از قسمت تای دست بریزند. چونکه نقاط طب سوزنی در آقایان و خانها در بعضی از نقاط فرق می کند.
این را هم بدانید که با تحریک نقاط طب سوزنی بوسیله آب سرد وضو، خط سیر چهارده نصف النهار تحریک می شود و باعث سرحالی، شادابی، تسکین دردها، نیروی جسمانی و روحی و معالجه بسیاری از بیماریها می گردد. و همچنین تمامی اعضاء داخلی بدن را تقویت می کند. از جمله: ریه ها، روده بزرگ، معده، قلب، کلیه ها، کبد و…
ایجاد نیرو و نشاط با وضو
در احادیث آمده که بعد از وضو، بدن را با چیزی خشک نکنیم و بگذاریم خودش خشک شود. دلیل آن اینست که بدن در برابر سرمائی که حس می کند، خود به خود درجه حرارت آن بالا می رود تا بدن را خشک کند، که همین تحریکات حرارتی باعث باز شدن منافذ زیرپوست می شودو اکسیژن بیشتری به بافتهای پوست و مقداری هم عظلات زیر پوست می رسد و باعث نیرو و نشاط می گردد.
رابطه نماز با میدان مغناطیسی و بارهای الکتریکی
همانطور که می دانید، در بدن ما میلیونها عصب وجود دارد که کار انتقال پیام در بدن ما بوسیله تحریک الکتریکی این عصبها صورت می گیرد. در اثر شارش بار در اطراف آنها، در بدن ما یک میدان تشکیل می شود و میدان بدن ما در اثر فعالیت همزمان میلیونها عصب به وجود می آید.
میدان مغناطیسی بدن و امواج مغزی در معرض خطر:
بنابر تحقیقات پرفسورلای، امواج مغناطیسی خارجی که از نیروگاه های برق یا وسایل برقی مثل سشوارو … ساتع می شود، به DNA سلولهای مغزی آسیب می رساند و قابلیت ترمیم را در آنها از بین می برد و همچنین این میدانها باعث اختلال در میدان مغناطیسی طبیعی بدن می شوند.
همانطور که می دانید نزدیک به ۷۰% از بدن ما را آب فرا گرفته است و مولکولهای آب به صورت دو قطبی هستند و زمانی که ما در معرض یک میدان مغناطیسی خارجی قرار می گیریم، این مولکولها در جهت آن میدان قرار می گیرند و این پدیده باعث می شود، نظم میدان مغناطیسی ما به هم بریزد.
علاوه بر عوامل خارجی یکسری عوامل داخلی نیز وجود دارند که باعث می شوند اختلال در میدان بدن ایجاد شود. مهمترین آنها بارهای الکتریکی هستند که هنگام شارش بار در عصب، در اطراف آن به وجود می آیند و به صورت الکتریسته ساکن در بافتهای بدن ذخیره می شوند و میدانی که در اطراف این بارها به وجود می آیند در میدان بدن ایجاد خلل می کنند. این بارها به خصوص در نقاطی که تراکم اعصاب بیشتر است ذخیره می شوند و به دلیل این که هم تراکم زیادی دارند و هم در نزدیکی عصبهای بیشتر و مهمتری قرار دارند، برای بدن به شدت مضر هستند. از جمله این نقاط ناحیه سر، دستها و قسمت مچ پا به پایین است.
به ظاهر ما روزانه تنها دقایقی را در معرض میدان مغناطیسی هستیم. مثل موبایل، سشوار و… اما در طول دوران زندگی خود در معرض میدان مغناطیسی بسیار قوی هستیم وآن میدان مغناطیسی زمین است.
نماز و میدان مغناطیسی:
آنگونه که از تصاویر به دست آمده از میدان مغناطیسی زمین پیداست، به طور شگفت انگیزی اگر انسان در هر نقطه ای از زمین رو به قبله بایستد، میدان مغناطیسی بدنش بر میدان مغناطیسی زمین منطبق می گردد و در مدتی که در نماز است میدان بدنش منظم می شود.
نماز و بارهای الکتریکی:
همان طور که قبلا اشاره شد، بارهای زائدی که در اثر تحریکات الکتریکی اعصاب به وجود می آیند هم شبیه میدان بدن بر امواج مغزی اثر سوء دارند. این اثرات در نواحی که اعصاب در آن تحرک بیشتری دارند، خطرات جدی تری ایجاد می کنند. و باید هر چه سریعتر از آن نواحی دور شوند.
به طرز حیرت آوری می بینیم که این نواحی، دقیقا نواحی هستند که در وضو شسته می شوند( سر، دست، مچ پا به پایین) و بنابر تحقیقات صورت گرفته، بهترین راه دفع این بارهای زائد، استفاده از یک ماده رساناست. سریعترین و ارزانترین و بی ضررترین ماده برای این کار، آب است. جالب این جاست که آب هر چه خالص تر باشد، سریعتر بارهای ساکن را از بدن ما به اطراف گسیل می دهد و هیچ مایعی مثل آب خالصی که در وضو به انسانها سفارش شده این اثر را ندارد.
نماز و امواج مغزی:
با دفع بارهای زائد بدن در وضو، امواج مغزی در ایده آل ترین حالت قرار می گیرند. علاوه بر آن حالت تمرکزی که در هنگام نماز در انسان به وجود می آید، تشعشع امواج آنها را به اندازه قابل توجهی بالا می برد و توانایی مغز را در تولید این امواج بالا می برد.
حالات نماز:
۱-ایستادن در نماز:
ایستادن در نماز، باعث تقویت حالت تعادلی بدن شده و قسمت مرکزی مخچه که محل کنترل اعمال و حرکات ارادی است را تقویت می کند. این عمل باعث می شود تا فرد با صرف کمترین نیرو و انرژی به انجام صحیح حرکات بعدی بپردازد.
وقتی چشمها در حالت نماز ثابت می ماند، جریان فکر هم خود به خود آرام شده و در نتیجه تمرکز فکر افزایش می یابد. ثابت ماندن چشم باعث بهبود ضعف و نواقصی چون نزدیک بینی می شود و به لحاظ روانی باعث افزایش مقاومت عصبی فرد شده و بی خوابی و افکار نا آرام را از انسان دور می کند.
۲- رکوع در نماز:
تقویت ماهیچه های شکم، حفظ سلامت دستگاه گوارش و رفع یبوست مزمن، سوء هاضمه و بی اشتهایی از خواص رکوع در نماز است.کارشناسان می گویند در حالت رکوع ماهیچه های اطراف ستون مهره ها منبسط می شود که در تعادل و آرام کردن سمپاتیک موثر است.مدت زمان خواندن ذکر رکوع نیز باعث تقویت عظلات صورت، گردن، ساق پا و رانها می شود و به این ترتیب به جریان خون در قسمتهای مختلف بدن سرعت می بخشد. تنظیم متابولیسم بدن، فراهم نمودن زمینه از بین رفتن اکثر بیماریها از بدن، کمک به افزایش حالت استواری و استحکام مغز از دیگر خواص رکوع در نماز است.
۳- سجده در نماز:
سجده، ستون مهره های بدن را تقویت کرده و درد های سیاتیک را آرام می کند. سجده علاوه بر از بین بردن یبوست و سوء هاضمه، پرده دیافراگم را تقویت کرده و به دفع مواد زاید بدن به دلیل فشرده شدن منطقه شکمی کمک می کند. سجده همچنین باعث افزایش جریان خون در سر شده، که این امر با تغذیه غدد باعث حفظ شادابی، زیبایی و طراوت پوست می شود.
حالات سجده به واسطه باز کردن مهره ها از یکدیگر، باعث کشیده شدن اعصابی که قسمتهای مختلف بدن را به مغز وصل می کند شده و این اعصاب را در یک حالت تعادلی قرار می دهد که این امر برای سلامت انسان بسیار حائز اهمیت است.
اگر فاصله مهر از نمازگزار به اندازه حدودا یک وجب جلوتر از حالت معمولی باشد، کشش بیشتری در کمر حس می شود که باعث مداوای کسانی که دیسک و یا ناراحتی کمر دارند می شود. و اگر کسی که سالم است این کار را انجام دهد، هیچ گاه دچار دیسک و ناراحتی کمر نمی شود.
سجده باعث آسودگی و آرامش در فرد شده و عصبانیت را تسکین می دهد. سجده قدرت درک و فهم را زیاد می کند. دلیلش این است که در سجده به پیشانی ما فشار می آید و باعث می شود که کاملا روی پیشانی متمرکز شویم ( اگر در این حالت به نوک بینی مان نگاه کنیم، خود به خود به پیشانی فشار می آید).
۴- نشستن بعد از نماز:
استحکام بخشیدن و تقویت عضلات پاها و رانها، کمک به نفخ معده و روده، بهبود فتق و… از خواص نشستن بعد از نماز است.

سخن آخر
این مطالب فقط بعضی از دلایل علمی در نماز بود و به هیچ عنوان نمی توانیم بگوییم که دلیل اصلی گزینش و چینش این حرکات توسط پروردگار حکیم این نکات علمی بوده است و بنده معتقدم که دلایل گنجاندن نماز در دین ما حکمتهای معنوی و علمی است که هنوز بشر از درک تمام آنها عاجز مانده است. برای پی بردن به برخی از آثار و دلایل معنوی نماز می توانید کتاب “پرتویی از اسرار نماز” نوشته محسن قرائتی را مطالعه بفرمایید. در ضمن چون نماز فلسفه ی خاص خود را دارد که معراج مومن و مایه ی قرب به حق است باید آن را فقط برای خداوند متعال خواند و نه به انگیزه فواید و آثاری از این دست. ولی آگاهی از این دست نظرات علمی نیز می تواند برای برخی مفید باشد و دلیلی باشد برای پای بند بودن به دستورات دین.

برگرفته از سایت راز سلامتی انسان نماز

 نظر دهید »

حجاج چرا خلاف جهت عقربه‌های ساعت طواف می‌کنند

01 آذر 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

شاگرد پروفسور حسابی بر اساس علم فیزیک، علت اینکه جهت انجام طواف دور خانه خدا خلاف جهت عقربه های ساعت است را تشریح کرد.
حسین اردکانی، دکترای علم فیزیک و از شاگردان پروفسور حسابی گفت: هر آنچه در شارع مقدس وجود دارد دارای مبنای علمی است به طوری که در اعمال حج آمده است که جهت حرکت برای طواف به سمت چپ و خلاف جهت عقربه های ساعت باشد یا اینکه اکثر مراجع تقلید می گویند که بهتر است در ناحیه در خانه خدا تا مقام ابراهیم طواف انجام شود.


وی افزود: تمام اینها از نظر علم فیزیک قابل اثبات است. در نیمکره شمالی که خانه خدا واقع شده است وقتی هر ذره یا جسمی خلاف جهت عقربه های ساعت بچرخد 5 نیرو به آن وارد می شود که جمع این نیروها و انرژی ها به سمت داخل است. در بحث طواف هم همین است، ذرات در اینجا انسان ها هستند و مجموع این نیروها نیز به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت می شود.
این فیزیکدان ادامه داد: اگر در طواف، چرخش به سمت راست انجام می شد در علم فیزیک آمده است که گریز از مرکز رخ می داد و طبق قانون فیزیک ذرات که در اینجا انسان ها هستند به سمت بیرون پرتاب می شدند و نیروی آنها به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت نمی شد.

اردکانی گفت: حالا اگر خانه خدا در نیمکره جنوبی واقع می شد حتماً در دین ما تأکید بر این می شد که باید در جهت عقربه‌های ساعت یعنی به سمت راست، طواف خانه خدا انجام شود.
وی درباره تأکید بر طواف بین در خانه خدا و مقام ابراهیم نیز اظهار داشت: هر جسم متحرکی که حرکت دورانی دارد اگر شعاع کم شود، سرعت آن به طور ناخودآگاه زیادتر می شود و تمایل و تمرکز آن به سمت داخل و مرکز بیشتر می شود به همین دلیل اکثر مراجع می گویند که در این فاصله طواف خانه خدا انجام شود چون با این تمرکز، صعود و عروج رخ می دهد.
این دکترای علم فیزیک معتقد است که همه چیز در دنیا بر اساس علم فیزیک قابل بررسی است اما علم انسان در این حد نیست که تمام آنها را دریافت کند.

 

 نظر دهید »

سالروز رحلت آخوند خراسانی

16 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

پدری که 50 سال پس از مرگ دست دخترش را گرفت

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، امروز سالروز رحلت بزرگمردی از تبار عالمان شیعه است که رابطه دین با سیاست را به عمل ثابت کرد و در عصر مشروطیت چون نگینی در آسمان اجتهاد درخشید، او کسی نیست جز «ملامحمد کاظم خراسانی» معروف به آخوند خراسانی که در 21 ذی‌الحجه سال 1329 هجری قمری در نجف اشرف به ملکوت اعلی پیوست.

در ادامه به گوشه‌ای از زندگی این عالم مجاهد اشاره می‌شود:

*ماجرای خانه آخوند خراسانی و گله فرزندش

آخوند به تمیزى سر و وضع و لباس اهمیت فراوانى مى‌داد، همراه سه فرزند که همگى آنها متأهل بودند، در یک خانه زندگى مى‌کرد. این چهار خانواده، چهار اتاق داشتند، روزى یکى از پسرانش از تنگى جا به پدر شکایت کرد، پدر گفت: اگر قرار باشد که خانه‌هاى این شهر را بین نیازمندان بخش کنند، به ما بیش از این نمى‌رسد.

*مرجعی که چهل سال گوشت نخورد

ایشان می‌فرمود: «چهل سال است نه گوشت خورده‌ام و نه آرزوی خوردن گوشت داشتم، تنها خوراک من، فکر بود و به این زندگی راضی و قانع بودم، هیچ‌گاه نشد سخنی یاد کنم که گمان کنند از زندگی خود ناراضی هستم، پولی برای خرید یک شمع به من دادند، ولی من در تاریکی می‌گذرانیدم و آن پول را به فقیرتر از خودم می‌دادم، سی سال تمام، تنها خورش من، داغی و گرمی نان بود.

* پیراهنی که شیخ انصاری به شاگردش بخشید

روزی، هنگامی که مجلس درس شیخ انصاری به پایان رسید، استاد به آخوند خراسانی نگاه کرد و گفت: آخوند، می‌بینم خیلی مؤدب می‌نشینی! او سر به زیر افکند و عبای خود را بیش‌تر روی سینه‌اش کشید، شیخ دریافت پیراهن تن شاگردش نیست و قبای خود را پیش آورده تا گردن خود را بپوشاند و معلوم نشود که پیراهن به تن ندارد، زیرا تنها چیزی که داشت و می‌توانست بگوید مالک آن هست، یک قبای پاره، یک عبای کهنه و یک جفت کفش بود که آن هم ته نداشت و با زحمت پای خود را بالاتر می‌گرفت و به رویه کفش می‌چسباند تا پایش بر زمین کشیده و کثیف نشود تا آن جا که روزی، مجبور شد سه بار پای خود را بشوید.

یکی از طلاب، که گوشه مدرسه نشسته بود، او را دید، دلش به حالش سوخت و کفش مندرسی به او داد، در این وقت، گویی دنیا را به آخوند خراسانی داده‌اند.

آن روز هم، شیخ پس از مجلس درس از برهنگی شاگردش آگاه شد و فهمید که پیراهن به تن ندارد، امر کرد پیراهنی به آخوند دهند.

*ماجرای پدری که 50 سال بعد از مرگ دست دخترش را می‌گیرد

هنگامی که پس از پنجاه سال، قبر آخوند خراسانی را شکافتند تا دخترش را کنارش به خاک بسپارند، دیوار قبر آخوند فرو ریخت؛ مردم با تعجب دیدند که جسد آخوند پس از آن همه مدت به هیچ وجه متلاشی نشده و حتی صورت و محاسن او اصلاً تغییر نکرده بود.

یکی از شاهدان می‌گفت: عجیب آنکه وقتی دست آخوند را گرفتم و روی دست دخترش گذاشتم، دست شیخ مانند کسی که به خواب رفته باشد، حرکت کرد و همه حاضران سخت متعجب شده بودند، زیرا وضع کفن و صورت، به گونه‌ای بود که گویا آخوند را لحظاتی پیش به خاک سپرده‌اند.

منبع: «داستان‌های علمای شیعه» نوشته سیدعلی حسینی قمی

 1 نظر

سرزمین زیبای رنگ، آب و نمک

15 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

از کنار این دریاچه‌ها که عبور کنی شاید صحنه عجیبی به نظر نرسد اما از بالا که به آن‌ها نگاه کنی تصاویری بی‌نظیر از دریاچه های رنگی نمکین چشم نوازی می‌کند.
 گزارش سرویس خواندنی‌های خبرگزاری فارس،‌ تصاویر زیر مربوط به دریاچه های مصنوعی اطراف سانفرانسیسکو است که برای برداشت نمک از آن‌ها استفاده می‌شود، تبخیر آب و ایجاد بلور های نمک، جلبک‌ها و سایر ارگانیزم ها باعث پدید آمدن چنین رنگ‌ها و مناظر زیبایی می‌شود.

رنگ دریاچه های با غلظت نمک پایین و متوسط سبز و صورتی رنگ است و هر چه غلظت نمک بیشتر باشد رنگ آب به قرمزی بیشتر می‌زند، همچنین بارش باران هم و وضعیت آب هوایی بر رنگ این دریاچه‌ها تأثیر دارد.

 1 نظر

آیا هر کسی می تواند به معراج برود؟

14 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

خبرگزاری فارس: خداوند متعال، نماز را برای مسلمانان واجب کرد تا بتوانند با انجام آن و تدبر در اسرار و رموز آن روح و جان خویش را در معرفتی حقیقی سیراب کنند و به نسبت تکامل معرفت خویش به مقامات بندگی و عبودیت دست یابند.

به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس به نقل از تبیان، با بیان خصوصیات و ویژگی‌های معراج پیامبر (ص) این سؤال مطرح می‌شود که آیا امکان تحقق معراج برای سایر مردم نیز وجود دارد یا خیر؟ آیا عقلاً می‌توان بقیه انسان‌ها را نیز برای این سفر عظیم لایق دانست یا خیر؟

براساس آنچه از تحلیل علل چهارگانه معراج به دست آمد، معلوم شد که مشیت الهی است که پیامبر (ص) را از مکه به سوی بیت المقدس و از آنجا تا ملکوت آسمان‌ها سیر می‌دهد.

امّا آنچه از اهمیت خاصی برخوردار بوده، آن است که مشیت الهی به خاطر آن در مورد پیامبر اکرم (ص) تحقق یافت که وی واجد خصوصیت مهمی بود به نام بندگی و عبد بودن که خود خداوند متعال در قرآن به آن اشاره فرموده است.

بر این اساس برای وقوع معراج در مورد سایر انسان‌ها نیز لازم است بندگی و عبد بودن احراز شود؛ با ترسیم ویژگی‌های عبد بودن معلوم شد که معرفت حقیقی سبب عبودیت عمیق خواهد شد.

حال در این نوشتار می‌کوشیم نشان دهیم چگونه سایر انسان‌ها می‌توانند معرفت یابند و عبد شوند تا بتوانند اولین شرط معراج رفتن را تحقق بخشند؛ و بر این اساس آیا اساساً می‌توانند معراج روند یا خیر راه کاملاً بسته است؟!

*می‌شود معراج رفت!

همان طور که ذکر شد برای معراج رفتن باید عبد و بنده واقعی خداوند شد؛ برای تمرین بندگی و عبد شدن که پیامبر (ص) توانست به آن مرتبه دست یابد، خداوند متعال راهی را برای ما انسان‌های ناقص قرار داده است! راهی که شاید به نظر بسیار ساده و پیش پا افتاده به نظر برسد! راهی که به تکرار در شبانه روز برایمان عادی شده است! آری، خداوند متعال عبادتی را برای بندگان خویش قرار داده است تا با انجام آن به گوهر عبودیت دست یابند.

وسیله‌ای که با آن می‌توانند عبد واقعی شوند و معرفت حقیقی به خداوند متعال کسب کنند تا بتواند شرایط اولیه معراج رفتن را کسب کنند.

*نماز، نردبان ترقی

خداوند متعال صلوة و نماز را برای مسلمانان واجب کرد تا بتوانند با انجام آن و تدبر در اسرار و رموز آن روح و جان خویش را در معرفتی حقیقی سیراب کنند و به نسبت تکامل معرفت خویش به مقامات بندگی و عبودیت دست یابند.

نماز وسیله‌ای است مطمئن که می‌تواند سیر عروج انسان به سوی بندگی حقیقی را تضمین کند و چه نیکو فرموده است رسول گرامی اسلام (ص) که الصلوة معراج المؤمن، نماز معراج مؤمن است.

ای بندگان کوچک الهی، شما که نمی‌توانید به معرفت ناب و حقیقی که پیامبر اکرم (ص) بدان رسید برسید و شما که نتوانسته‌اید حقیقت عبودیت را درک کنید، پس تمرین بندگی و معرفت‌یابی را با نماز انجام دهید و بدین وسیله روح خویش را عروج دهید که نماز معراج مؤمن است.

با توجه در مضمون این روایت شریف معلوم می‌شود که نماز ظرفیت بسیار بالایی را داراست که می‌تواند اسرار ملکوت و رموز حیات و خلقت را در اختیار مومنین قرار دهد، همان‌طور که پیامبر (ص) در شب معراج به اسرار ملکوت دست یافت و به میزان سعه روحی و رشد معنوی انسان‌ها، نماز می‌تواند آدمی را به آیات الهی و مشاهده و درک آنها نائل گرداند.

*پس نماز را جدّی بگیریم که معراج رفتن ما آدم‌ها نماز است…

راهی که خداوند متعال به فضل و کرم خویش برای ما خاکیان پای بسته گشوده است تا از لذت درک ملکوت که اعلی و اتم آن را پیامبر (ص) چشیده است، محروم کنیم و گرچه ما به مقام عبودیت پیامبر (ص) نرسیده‌ایم امّا راه باز است تا از معراج و اسرار آن بهره گیریم!

*نماز را جدّی بگیریم!

خلاصه سخن، برای معراج رفتن باید عبد و بنده واقعی خداوند شد؛ نماز وسیله‌ای است مطمئن که می‌تواند سیر عروج انسان به سوی بندگی حقیقی را تضمین و اسرار ملکوت را در اختیار مومنین قرار دهد، پس نماز را جدّی بگیریم که معراج رفتن ما آدم‌ها نماز است.

 2 نظر

دلیل صدای وهم آلود صحرا

14 آبان 1391 توسط مدرسه علمیه حضرت خدیجه تهران

محققان می‌گویند این ابعاد دانه‌های شن و ماسه است که صدای وهم‌آلود صحرا را خلق می‌کند.

به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس به نقل از خبر آنلاین، مارکو پولو صدایی را که امروزه می‌دانیم ناشی از حرکت ذرات شن در تلماسه است، به صدای ارواح پلید تشبیه کرده است؛ اما محققان می‌گویند این صدای وهم‌آلود که گاهی تا چندین کیلومتر دورتر به گوش می‌رسد نتیجه حرکت ذرات ماسه با ابعاد گوناگون است که نمونه‌های متعددی از آنها در گوشه‌وکنار جهان دیده می‌شود و ماسه آوازه‌خوان نام دارند.

به گزارش نشنال جئوگرافیک، این صدای زمزمه نامفهوم نتیجه ریزش ذرات شن یا ماسه بر سطح سرازیر تلماسه‌هاست که بهمنی کوچک از دانه‌های تازه را باعث شده است و در اثر برخوردهای مداوم میان ذراتی با ابعاد متفاوت، صداهای مختلفی را ایجاد می‌کند.

هنوز زمین‌شناسان نمی‌دانند این برخوردها چطور موسیقی عجیبی را که از تلماسه‌ها در دل صحرا شنیده می‌شود ایجاد می‌کند؛ سئوال دیگر این است که چرا تلماسه‌ها صداهای مختلفی ایجاد می‌کنند و چطور ممکن است در یک زمان صدای نت‌های متفاوتی توسط ذرات شن و ماسه تولید شود؟

3 تن از بیوفیزیک‌دانان پاریسی می‌گویند پاسخ این سؤال‌ها را می‌دانند؛ آنها معتقدند این اندازه دانه‌های شن است که نت‌ها و صدای عجیبی که از تلماسه‌ها به گوش می‌رسد را شکل می‌دهد؛ البته هنوز نمی‌دانند چرا اندازه ذرات شن و ماسه تعیین‌کننده است و چطور می‌تواند در ترکیب صداها مؤثر باشد.

آنها برای یافتن پاسخ ابتدا به صحرای مراکش و سپس به عمان سفر کردند و دیدند هنگام ریزش بهمن‌های کوچک از سرازیری تلماسه با 2 صدای کاملاً متفاوت مواجه می‌شوند؛ با اینکه به نظر می‌رسید تلماسه‌ها در صحرای مراکش دائما دارند با صدایی در محدوده 105 هرتز به زمزمه خود ادامه می‌دهند، تلماسه‌های کشور عمان با صدای بم عجیبی که از 9 نوت گوناگون تشکیل شده بود و در محدوده 90 تا 150 هرتز قرار داشت، آواز می‌خواندند.

این محققان پس از اینکه منشأ صدا را شناختند، چمدان‌هایشان را بستند تا به پاریس برگردند؛ اما 50 کیلوگرم از شن‌های صحرای مراکش و 100 کیلوگرم از شن‌های صحرای عمان را با خود به آزمایشگاه آوردند؛ آنها برای تجربه دوباره صداهایی که شنیده بودند به همین حجم از شن‌ها نیاز داشتند.

*ریزش بهمن در ابعاد کوچک

اعضای این تیم تلاش کردند با استفاده از شن‌هایی که با خود به آزمایشگاه آورده بودند، بهمن را به صورت مینیاتوری تجربه کرده و سرعت، عمق و آرایش خاکریزهای ایجاد شده را اندازه بگیرند؛ بررسی‌های آنها نشان می‌داد شن‌های مراکشی که نجوایی ثابت داشتند، همگی از ذراتی حدود 160 میکرون تشکیل شده‌اند؛ اما تلماسه‌های پر سروصدای صحرای عمان از ذراتی به قظر 150 تا 300 میکرون ساخته شده است.

زمانی که این پژوهشگران ترکیب متفاوت شن‌های صحرای عمان را الک کردند و از میان آنها بهمنی با ذرات 200 تا 250 میکرون خلق کردند، تنها یک نت شنیده می‌شد؛ در نتیجه این ابعاد ذرات بود که نت‌ها و صداها را تشکیل می‌داد.

آنها هنوز هم نمی‌دانند دقیقاً چه اتفاقی می‌افتد و صداها چطور شکل می‌گیرند؛ اما فرضیه‌ای دارند؛ این 3 محقق احتمال می‌دهند در طول ریزش ذرات شن و ماسه دانه‌ها با حرکت و برخورد با یکدیگر آبشاری از دانه‌های تازه را ایجاد می‌کنند که در حال حرکت و برخورد با یکدیگر هستند؛ دانه‌های ریزتر سریع‌تر حرکت می‌کنند و دانه‌های درشت کندتر مسیر را طی خواهند کرد.

هر برخورد یک شوک و صدایی را ایجاد می‌کند که شنیدن آن غیر ممکن است؛ اما زمانی که میلیون‌ها ذره شروع به برخورد و ایجاد شوک کنند، همهمه گنگی در صحرا می‌پیچد که تا چندین کیلومتر دورتر هم به گوش می‌رسد.

 نظر دهید »
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدرسه علمیه حضرت خدیجه (علیهاالسلام) تهران

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • آغاز
  • مناسبت ها
  • معرفي مدرسه
  • پژوهش ساليانه
    • نماز
  • پيام رساني
  • شب های پیشاور
  • مرگ در نهج البلاغه سخنرانی سرکار خانم احمدی
  • خواندنی ها
  • در محضر ٱیت الله بهجت
  • اخبار پژوهشی
  • فعالیتهای پژوهشی
    • مثل و مثل واره هادر نهج البلاغه
      • مثل و مثل واره ها درنهج البلاغه-3
  • عاشوراییان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟


ساعت فلش



پیچک

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس